فرمانده با خونسردی رفتن آنها را تماشا میکرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره میکرد، دیگران را هم به خطر میانداخت. میگفت خیلیها کشته میشوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته میشوند...
عقربه سرنوشت (مجموعه داستان کوتاه)
این مجموعه شامل 13 داستان کوتاه از نویسندگانی چون والتر کولبنهوف، گابریله وومان، یوزف ردینگ، ارنست همینگوی و هانس هاس است که گردآورنده آنها را به شش دسته تقسیم کرده. در پایان هم زندگینامه کوتاهی از نویسندگان و همچنین منابع داستانها ذکر شده است. این کتاب از سری کتابهایی است که در کارگاههای داستاننویسی آلمان مورد استفاده قرار میگیرد و ...
رستخیز (24 روایت از روضههایی که زندگی میکنیم)
-
الفبای تقلب (مجموعه طنز)
در این کتاب میخوانید:
گوسفندهایی که برای جاسوسی به گرگآباد میروند، جغد فرزانهای که با رهبری غلطش یک گله حیوان را به زیر چرخهای یک تریلی هدایت میکند، نویسندهای که نمیداند چطور از شر جنازه پیرزنی که مدام زنده میشود خلاص شود، ستارهای که بعد از یک آخرالزمان هستهای تنها دغدغه حفظ شهرتش را دارد، دختر زشتی که به یک ...
کلاف سردرگم (گزیدهای از داستانهای امروز)
ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد. اتفاقا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند. همینطور که پیش میآمد با لهجه خاصش گفت:
‹‹بهبه نرهخر. مثل قوالها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟››
باغ فتحآباد (36 داستان از داستاننویسان کرمان)
از مجموعههای گروهی داستان کرمان به کوشش علیاکبر کرمانینژاد...