فرمانده با خونسردی رفتن آنها را تماشا میکرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره میکرد، دیگران را هم به خطر میانداخت. میگفت خیلیها کشته میشوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته میشوند...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
گربه سرخ گربه سیاه
حیوانها همواره در زندگی انسان نقش داشتهاند چه در وجه معیشتی و چه روزگاری که دغدغههای زندگی مدرن او را از نوع خودش به عالم حیوانات سوق داد. در اخبار و فیلمها و گزارشها گاه از رفتارهای غریب عدهای که به حیوانات علاقه دارند میشنویم. جهان داستان هم فارغ از این ماجرا نیست. روزگاری که انسان خارج از عالم معیشت ...
فیل ناپدید میشود (داستانهای کوتاه از نویسندگان معاصر جهان)
قصههای این مجموعه در زمره ادبیات نوین و داستانهای مدرن قرار میگیرند. قصهها از قارههای اروپا و آمریکا، آسیا و آفریقا انتخاب شده تا درک قابل توجهی از وضعیت داستاننویسی امروز جهان را فراهم آورد.
عقربه سرنوشت (مجموعه داستان کوتاه)
این مجموعه شامل 13 داستان کوتاه از نویسندگانی چون والتر کولبنهوف، گابریله وومان، یوزف ردینگ، ارنست همینگوی و هانس هاس است که گردآورنده آنها را به شش دسته تقسیم کرده. در پایان هم زندگینامه کوتاهی از نویسندگان و همچنین منابع داستانها ذکر شده است. این کتاب از سری کتابهایی است که در کارگاههای داستاننویسی آلمان مورد استفاده قرار میگیرد و ...
دزد و نگهبان (داستانهای کوتاه جهان 2)
هیچوقت عکسی از پدرم ندیدهام که مربوط به قبل از عضویت او در ارتش باشد. اصلا نمیدانم او در کودکی یا نوجوانی چه شکلی بوده. اگر پدرم مایملکی از والدینش ارث برده بود. اگر یادبود خانوادگی یا یادگاری از ایام جوانیاش داشت، من هرگز آن را ندیدم.