100 (100 داستان ک...
روزی روزگاری، مردی در باغش چندین درخت انار داشت و سالها به هنگام پاییز انارهایش را در سینیهای نقرهای، بیرون باغش میگذاشت و بر سینیها علامتهایی گذاشته بود که رویشان نوشته بود: یکی بردارید، نوش جانتان. اما مردم میگذشتند و هیچکس از میوهها بر نمیداشت!
مرد فکری کرد و سال بعد هنگام پاییز دیگر انارها را بر سینیهای نقره نگذاشت، اما ...
برای من خوشحال نیستی (داستانهای کوتاه از نویسندگان معاصر جهان)
قصههای این مجموعه در زمره ادبیات نوین و داستانهای مدرن قرار میگیرند. داستانهایی که هر کدام الهام گرفته از ذهن پویای نویسندهای نو و امروزین است.
نامههای عاشقانه آلبر کامو به ماریا کاسارس (خطاب به عشق)
بیش از نیم قرن باید میگذشت تا مکاتبات عاشقانه نویسندهای بزرگ و بازیگری مشهور منتشر شود و خبرش به گوشه و کنار جهان برسد. کاترین کامو در سال 1979 این نامهها را از ماریا کاسارس تحویل میگیرد تا بعد از نیم قرن در انتشار گالیمار منتشر شود.
بیراه نیست اگر بگوییم که این نامهها را میتوان مانند یک «رمان» خواند ...
آهای بیرونیها (مجموعه آثار نویسندگان دنیا) نمایشنامه
کتاب حاضر مجموعهای است از هشت نمایشنامه که تصویری کلی از قالب هنری نمایش مدرن به دست میدهد.
نویسندگان این نمایشها نهایت دقت، توان و جدیت خود را در خلق این آثار به کار بستهاند. نمایشنامههایی که خواننده را به مسیری تاریخی در عرصه تئاتر مدرن میبرند: از طبیعتگرایی استریندبرگ تا مکتب روشنفکری پیراندللو؛ از سبک احساسی سارویان تا نمایش ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...