رمان نوجوان

چند ساعت در بنارس

(The steam house)

در شب ششم ماه مارس 1867 بر روی یکی از ساختمان‌های نیمه‌ویران شهر اورنگ آباد اطلاعیه‌ای چسبانده شد، که متن آن چنین بود: «هر کس زنده یا مرده یکی از رهبران شورش سپاهیان هندی را تسلیم کند، 2000 لیره جایزه می‌گیرد. وی نواب دندونیت نام دارد و به نام ... مشهور است.» بر روی آن اطلاعیه، لقبی که دندونیت به آن شهرت داشت، حذف شده بود، زیرا یک مرد فقیر هندی، قسمتی از اطلاعیه را پاره کرده بود.

دبیر
9786005955835
۱۳۹۵
۱۴۴ صفحه
۲۵۸ مشاهده
۰ نقل قول
ژول ورن ۴۶ رمان ژول گابریل ورن نویسنده و آینده‌نگر فرانسوی بود که کتابهای زیادی با مضمون علمی-تخیلی نوشت. او هنگامی از سفر به هوا و فضا و زیر دریا در داستان‌های خود سخن گفت که هنوز بشر نتوانسته بود وسایل و امکانات چنین سفرهایی را فراهم کند. آثار او از نظر ترجمه به زبان‌های دیگر بعد از آثار آگاتا کریستی در رده دوم جهانی هستند. سال ۲۰۰۵ به مناسبت صدمین سال مرگ او «سال ژول ورن» نامیده شد. تاکنون چندین انیمیشن و فیلم از ...
دیگر رمان‌های ژول ورن
هجوم دریا (ادبیات کلاسیک جهان)
هجوم دریا (ادبیات کلاسیک جهان) جما که از دیدن فرزندش بسیار شاد شده بود، هنگامی که دید پسرش به سرعت با اسب می‌تازد و در صحرا از دید او دور می‌شود، در حالی که بغض گلویش را می‌فشرد، گفت: برو در پناه خدا!
جزیره اسرارآمیز
جزیره اسرارآمیز پس از عبور از پیچ و خم‌های فراوان و پرتگاه‌های وحشتناک، هوا کم‌کم تاریک می‌شد. در راه به شکارهای گوناگونی برخورد می‌کردند ولی آن‌ها به تندی می‌گریختند. سایروس اسمیت و همراهانش هفت ساعت راهپیمایی کرده بودند تا به اولین پدیده‌های آتش‌فشانی برخورد کردند. در آنجا آتشی تهیه کرده، شام مختصری صرف کردند. مهندس و هاربرت تصمیم گرفتند دوشادوش یکدیگر بقیه ...
میشل استروگف
میشل استروگف «اعلیحضرت، یک تلگراف جدید رسیده.» «از کجا؟» «از تومسک.» «از تومسک به بعد خط تلگراف قطع شده؟» «بله، از دیروز قطع شده.» «ژنرال، هر یک ساعت، به تومسک تلگراف بفرستید، و مرا در جریان قرار دهید.» ژنرال کیسف جواب داد: «چشم، اعلیحضرت.» این گفتگو در ساعت دو صبح رخ داد، درست در لحظه‌ای که جشنی که در کاخ نو در ...
سفر به مرکز زمین
سفر به مرکز زمین پسری نوجوان به نام اکسل همراه با عموی پروفسورش و هانس که راهنمای آن‌هاست از دهانه آتشفشانی در ایسلند پایین می‌روند و سفر پرماجرا و اسرارآمیزشان به مرکز زمین آغاز می‌شود، سفری که شاید هرگز از آن زنده برنگردند...
جزیره در آتش
جزیره در آتش پس از دستگیری هانری دالبر و بستن دست او، استارکوف یا همان اسکارتیف، دزد دریایی معروف، به نزدیک او رفت و گفت: بگذار یک راز را به اطلاعت برسانم. هانری ساکت ماند و استارکوف ادامه داد: وقتی برده‌ها، سوار کشتی می‌شدند، من از طریق اسکویلو دستور دادم عده‌یی از راهزنان هم همراه آنان سوار کشتی شوند. چون تازه آنجا بود که ...
مشاهده تمام رمان های ژول ورن
مجموعه‌ها