رمان خارجی - فرانسه

در سیارات چه می‌گذرد

(Hector sevadac)

این مرد دانشمند به سختی رنج می‌کشید و نتوانست ناراحتی خود را پنهان دارد. همه مردم وجود سیاره گالیا را انکار کرده بودند، زیرا هیچ ستاره‌شناسی گالیا را ندیده و نام چنین سیاره‌ای در دفتر سیاره‌شناسی ثبت نشده بود.

پنگوئن
9786009855483
۳۳۶ صفحه
۱۵۰ مشاهده
۰ نقل قول
ژول ورن ۴۶ رمان ژول گابریل ورن نویسنده و آینده‌نگر فرانسوی بود که کتابهای زیادی با مضمون علمی-تخیلی نوشت. او هنگامی از سفر به هوا و فضا و زیر دریا در داستان‌های خود سخن گفت که هنوز بشر نتوانسته بود وسایل و امکانات چنین سفرهایی را فراهم کند. آثار او از نظر ترجمه به زبان‌های دیگر بعد از آثار آگاتا کریستی در رده دوم جهانی هستند. سال ۲۰۰۵ به مناسبت صدمین سال مرگ او «سال ژول ورن» نامیده شد. تاکنون چندین انیمیشن و فیلم از ...
دیگر رمان‌های ژول ورن
سفر به مرکز زمین
سفر به مرکز زمین پسری نوجوان به نام اکسل همراه با عموی پروفسورش و هانس که راهنمای آن‌هاست از دهانه آتشفشانی در ایسلند پایین می‌روند و سفر پرماجرا و اسرارآمیزشان به مرکز زمین آغاز می‌شود، سفری که شاید هرگز از آن زنده برنگردند...
5 هفته در بالن
5 هفته در بالن ژول ورن، نویسنده فرانسوی که رمان‌های ماجراجویانه‌اش نام او را سر زبان‌ها انداخت، در سال 1863 پنج هفته در بالن را تحویل ناشر داد. این رمان با چنان موفقیتی رو‌به‌رو شد که نویسنده و ناشر تصمیم گرفتند به اتفاق هم مجموعه‌ای با عنوان «سفرهای شگفت‌انگیر» و با صحافی متفاوت منتشر کنند، کتاب‌هایی نفیس، در قطع رقعی، با گراورهایی سیاه و ...
دور دنیا در 80 روز
دور دنیا در 80 روز در سال 1872، ساکن خانه پلاک 7 در خیابان سویل واقع در برلینگتون گاردنز، همان عمارتی که در سال 1814 آقای شرایدن آن‌جا از دنیا رفت کسی نبود جز جناب آقای فیلیس فاگ محترم؛ از شاخص‌ترین و سرآمدترین اعضای باشگاه اصلاح‌طلبان لندن. هر چند به نظر او بیش از اندازه مراقب بود تا جلب توجه نکند و بقیه از ...
مسافران ستاره دنباله‌دار گالیا
مسافران ستاره دنباله‌دار گالیا او به صخره‌ای که رویش ایستاده بودند نگاهی انداخت و اضافه کرد:«به گمانم ما به سیاره‌ای منتقل شده‌ایم که خاکش از نظر ترکیبات شیمیایی آن‌قدر غریب و نامتجانس است که حتی دانشمندان موزه را به حیرت و ابهام وا می‌دارد!»...
شهر پولاد
شهر پولاد شب که می‌رسید نوار روز بالا می‌رفت تا جای خود را به نوار شب بسپارد. ولی پسر او در بارکش جای نمی‌گرفت. بلکه به اصطبل می‌رفت، بلرـ آتول غزیزش را به سرعت باز می‌یافت، شامش را که مقداری جو سیاه بود به اضافه جیره علفش می‌داد، سپس به نوبه خود مختصر شام سردش را که از بالا برایش به ...
مشاهده تمام رمان های ژول ورن
مجموعه‌ها