رمان خارجی

بیچارگان

(Poor people)

بیچارگان نخستین رمان فئودور داستایوسکی رمان‌نویس مشهور روس است. رمان به صورت روایت‌نامه‌ای میان دو تن است. که ترجیح می‌دهند به جای دیدار حضوری با هم به جهت شایعات همسایگان از طریق مستخدمه‌ای با هم نامه نگاری کنند.

محمد مجدی
بوتیمار
9786004040624
۱۳۹۵
۲۰۴ صفحه
۴۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فئودور داستایوفسکی
صفحه نویسنده فئودور داستایوفسکی
۷۰ رمان فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیست‌ها مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایوسکی ارائه کردند. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روان پریش. ابتدا، برای امرار معاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد.
دیگر رمان‌های فئودور داستایوفسکی
برادران کارامازوف
برادران کارامازوف «برادران، از گناه آدم‌ها نهراسید، آدمی را در گناهش نیز دوست بدارید، چه این شباهت به محبت خداوند اوج محبت در زمین است. همه خلقت خداوند را دوست بدارید، هم کل آن را و هم هر دانه ریگ را. هر برگ را دوست بدارید، هر پرتوی نور خدا را. حیوانات را دوست بدارید، گیاهان را دوست بدارید، هر چیز را ...
جوان خام
جوان خام
نازنین و بوبوک (11 داستان کوتاه)
نازنین و بوبوک (11 داستان کوتاه) نویسنده در داستان بوبوک به دنبال جنازه‌ای به گورستانی کثیف و گندابی می‌رود، و چنان به مردگان نزدیک می‌شود که گفت و شنود درون قبرها را می‌شنود: سرلشکری که در 57 سالگی مرده و به خنجرش می‌نازد، یا دادستان تازه ‌واردی که چهل هزار روبل کسر صندوق داشته است و...، و این‌ها ماجرای زندگانی کسانی است که در گورستان آرمیده‌اند.
یادداشت‌هایی از خانه مردگان
یادداشت‌هایی از خانه مردگان فیودور داستایفسکی، یکی از بزرگترین نویسندگان قرن نوزدهم روسیه، در پی اتهامی سیاسی، 4 سال را در یک اردوگاه کار اجباری در سیبری گذراند. تجربه وحشتناکی که بعدها به نوشتن یادداشت‌هایی از خانه مردگان، یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک، انجامید. این رمان آمیزه‌ای است از وقایع، بحث‌های فلسفی و تجربه رنج‌های روانی که با ظرافتی بی‌نظیر از چشم‌انداز یک زندانی ...
شاهکارهای کوتاه (6 داستان) مجموعه داستان
شاهکارهای کوتاه (6 داستان) مجموعه داستان زن جوانی، میان گروه دعاخوانان، نزدیک در ورودی زانو زده بود. اردنیف از میان گروه بینوایان و سائلین بکف و زن‌های فقیر ژنده‌پوش که در انتظار صدقه بودند، راهی برای خود باز کرد و کنار زن جوان زانو زد. لباسشان به هم می‌خورد. اردنیف صدای نفس ناآرام زن جوان را که همراه دعا از دهان نیمه‌بازش بیرون می‌آمد می‌شنید. چهره ...
مشاهده تمام رمان های فئودور داستایوفسکی
مجموعه‌ها