مجموعه داستان داخلی

کلمه‌ها و ترکیب‌های کهنه

کلمه‌ها و ترکیب‌های کهنه اولین مجموعه داستان و اولین کتاب محمدحسن شهسواری است، هشت داستان کوتاه دارد و برای اولین ‌بار سال 1376 منتشر شد. در این کتاب می‌توان انواع دغدغه‌های روایی نویسنده را به خوبی دید. از داستان‌هایی آرام و خشن تا روایت‌هایی چندصدایی. برخی از داستان‌های این مجموعه از بهترین داستان‌های کوتاه شهسواری هستند، مانند داستان تربیت صحیح پسرم که در دهه‌ی هفتاد موجب شهرت این نویسنده شد. در بیشتر داستان‌ها امری بیرونی مانند موش، خرابی دستگاه تهویه و... باعث می‌شوند اتفاق‌های مهم و تعیین‌کننده داستان رقم بخورند. رابطه پسران و پدران از جمله عناصر تکرارشونده در چند داستان است و نویسنده تلاش کرده تا فاجعه‌های پنهان در فرایند زندگی‌ها را در قالب روابط روایت کند. فضای داستان‌ها بسیار متنوع است. از داستان‌هایی که در جنگ می‌گذرند تا آپارتمانی نوساز که زنی درش بی‌جان شده است...

چشمه
9786002292308
۱۳۹۵
۸۸ صفحه
۱۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمدحسن شهسواری
تقدیم به چند داستان کوتاه
تقدیم به چند داستان کوتاه سردسته هجوم‌برندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمه‌های بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشت‌اندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی ...
مرداد دیوانه
مرداد دیوانه هیچ نویسنده‌ای به اندازه ژانرنویس با شهرزاد احساس هم‌ذات پنداری نمی‌کند. ژانرنویس مخاطب را بر سریر پادشاهی می‌نشاند و هدفی جز تسخیر عمیق و تمام قلب و ذهن او ندارد؛ همچون شهرزاد، که اگر هر شب نمی‌توانست پادشاه را پای نقل خود نگه دارد، هستی خود را از دست می‌داد. هدف مجموعه رمان ژانر نشر هیلا احترام به احساس، شعور ...
تقدیم به چند داستان کوتاه
تقدیم به چند داستان کوتاه سردسته هجوم‌برندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمه‌های بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشت‌اندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی ...
شب ممکن
شب ممکن به خاطر کاغذهای مچاله کنار سطل آشغال اتاقم است که نمی‌دانم به رمانت به چشم یک منتقد نگاه کنم یا یکی از شخصیت‌ها. همه این کاغذپاره‌ها نوشته‌هایی هستند که در آن‌ها سعی کرده بودم در برابر رمانت ـ نمی‌دانم بنویسم رمانت، رمان هاله یا رمانم ـ نقش منتقدی خارج از گود را بازی کنم. نمی‌شود، نشد. شاید نگه‌شان دارم تا ...
مشاهده تمام رمان های محمدحسن شهسواری
مجموعه‌ها