آقای ایر مردی منزوی است که همسایههایش از او میترسند. او خیلی پایش را از در خانه بیرون نمیگذارد؛ فقط هفتهای یکبار به کلوب بولینگ میرود، جایی که در آن همه خیال میکنند او یک پلیس است. وقتی زنی در حوالی محل زندگی آقای ایر به قتل میرسد، سرایدار خانه انگشت اتهام را به سوی او نشانه میگیرد و از این به بعد پلیس چشم از او برنمیدارد و هر روز و هر ساعت تعقیبش میکند. غافل از اینکه تنها گناه آقای ایر این است که یک دل نه صد دل عاشق دختری اشتباه شده است. «نامزدی آقای ایر» اثر نویسنده بلژیکی، ژرژ سیمنون است. این رمان پیش از این دو بار به انگلیسی ترجمه شده است و در سال 1989 اقتباسی سینمایی از آن روی پرده رفت. رمانهای روانشناختی سیمنون آمیزهای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانه روان انسانهاست. او ترسها، عقدههای روانی، گرایشهای ذهنی و وابستگیهایی را توصیف میکند که در زیر نقاب زندگی یکنواخت روزمره پنهان هستند و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منتهی میشوند. روزنامه گاردین از سیمنون به عنوان یکی از مستعدترین نویسندگان قرن بیستم نام برده است و ویلیام فاکنر، نویسنده شهیر آمریکایی، در موردش میگوید: «خواندن آثارش را دوست دارم. او مرا به یاد چخوف میاندازد.»