رمان خارجی

نامزدی آقای ایر

(Les fiancailles de m Hire)

آقای ایر مردی منزوی است که همسایه‌هایش از او می‌ترسند. او خیلی پایش را از در خانه‌ بیرون نمی‌گذارد؛ فقط هفته‌ای یک‌بار به کلوب بولینگ می‌رود، جایی که در آن همه خیال می‌کنند او یک پلیس است. وقتی زنی در حوالی محل زندگی آقای ایر به قتل می‌رسد، سرایدار خانه انگشت اتهام را به سوی او نشانه می‌گیرد و از این به بعد پلیس چشم از او برنمی‌دارد و هر روز و هر ساعت تعقیبش می‌کند. غافل از اینکه تنها گناه آقای ایر این است که یک دل نه صد دل عاشق دختری اشتباه شده است. «نامزدی آقای ایر» اثر نویسنده بلژیکی، ژرژ سیمنون است. این رمان پیش از این دو بار به انگلیسی ترجمه شده است و در سال 1989 اقتباسی سینمایی از آن روی پرده رفت. رمان‌های روان‌شناختی سیمنون آمیزه‌ای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانه روان انسان‌هاست. او ترس‌ها، عقده‌های روانی، گرایش‌های ذهنی و وابستگی‌هایی را توصیف می‌کند که در زیر نقاب زندگی یکنواخت روزمره پنهان هستند و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منتهی می‌شوند. روزنامه گاردین از سیمنون به عنوان یکی از مستعدترین نویسندگان قرن بیستم نام برده است و ویلیام فاکنر، نویسنده شهیر آمریکایی، در موردش می‌گوید: «خواندن آثارش را دوست دارم. او مرا به یاد چخوف می‌اندازد.»

چترنگ
9786008066309
۱۳۹۵
۱۷۶ صفحه
۲۸۸ مشاهده
۰ نقل قول
ژرژ سیمنون
صفحه نویسنده ژرژ سیمنون
۴۹ رمان ژرژ ژوزف کریستین سیمنون در ۱۳ فوریه سال ۱۹۰۳ در شهر لیژ (Liége)بلژیک به دنیا آمد. پدرش دزیره در یک شرکت بیمه حسابدار بود. ژرژ در سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسه سن آندره به تحصیل پرداخت و با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ به کالج سن لویی رفت که دبیرستانی تحت نظارت ژزوئیت ها بود. تا پیش از ۱۹۱۸ به مشاغل مختلفی از جمله شاگردی در کتابفروشی پرداخت، اما در ژانویه آن سال در پی بیماری پدرش ...
دیگر رمان‌های ژرژ سیمنون
کارد و طناب
کارد و طناب چهار روز بعد در بون آونتورا مرد سیاه پوستی در پستوی تالار رستورانی حلق آویز شد. این مرد ویل بود. در آن وضع واقعا زیبا نبود. بعضی‌ها مدعی بودند که او به دست خود به این کار دست نزده است. برخی دیگر یادآور می‌شدند که از چند روز پیش در ترس و و حشت می‌زیست. در پاناما همه از یکدیگر می‌پرسیدند که فرد ...
کافه لیبرتی
کافه لیبرتی ماجرای «کافه لیبرتی» در آنتیب در جنوب فرانسه روی می‌دهد. کمیسر مگره برای حل معمای قتل مردی که از پشت چاقو خورده است به ساحل کت دازور می‌رود. در آنجا در می‌یابد که مرد مقتول از مشتریان کافه‌ای به نام کافه لیبرتی بوده و گاه هنگام مسافرت به ریویرا چندین روز اقامت می‌کرده است. ملاقات مگره با پسر مرد مقتول ...
مگره و مرد تنها
مگره و مرد تنها تازه ساعت نه صبح بود اما هوا حسابی گرم بود. مگره کتش را درآورده بود و همانطور که داشت بسته پستی‌اش را با بی‌حالتی باز می‌کرد، مرتب از پنجره به برگ‌های بی‌حرکت درخت‌های خیابان اورفور و به رود سن نگاه می‌انداخت که مثل ابریشم آرام و صاف بود.
مگره نزد فلاماندها
مگره نزد فلاماندها سربازرس مگره به درخواست آنا پیترس، از خانواده‌های فلاماند و مغازه‌دار، روانه ژیوه نزدیک مرز بلژیک می‌شود؛ شهری کوچک در کنار رودخانه‌ای بزرگ، که در آن‌ها ده‌ها کشتی باری و یدک‌کش در انتظار فرو نشستن طغیان رودخانه پهلو گرفته بودند. به دنبال ناپدید شدن یک دختر جوان که آخرین بار در خانه آنا دیده شده بود، خانواده پیترس مورد سوءظن ...
مگره از خود دفاع می‌کند
مگره از خود دفاع می‌کند بیش از سی سال می‌شد که مگره در رده پلیس آگاهی خدمت می‌کرد، ده سال می‌شد که در راس واحد جنایی قرار داشت و این اولین باری بود که به این شکل احضارش می‌کردند. او آمدن و رفتن حدود ده فرمانده را دیده و با آن‌ها روابط کم و بیش خوبی را حفظ کرده بود. بعضی‌ها آن قدر کم در ...
مشاهده تمام رمان های ژرژ سیمنون
مجموعه‌ها