اردیبهشت... هیچ ماهی ترسناکتر از اردیبهشت نیست برای کسی که هیچ حقی نداره. اردیبهشت... وسط بهاره... فکر کن... تو از بهار هم حقی نداشته باشی... کسی که چنین حقی نداره... خیلی ترسناکه... خیلی...
۳ رمان
«پنجم ارديبهشت سال پنجاه و پنج درست ساعت پنج بعد از ظهر، چشمم به جمال دنيا روشن شد. زادگاهم بر حاشيه ي زنده رود بود و از همين روست كه نامش «شهر زاينده رود» است. تا سال هفتاد وچهار همه چيزم مثل ديگران بود اما در اين سال دو اتفاق بزرگ مسير زندگي مرا روشن ساخت: اول رفتن به «تربيت معلم» و معلم شدن و دوم افتخار آشنايي و شاگردي استاد «اكبر رادي». اين بود كه تمام توانم صرف نمايشنامه ...
نهنگی که یونس را خورد هنوز زنده است
تازهترین رمانِ سعید محسنی نامی عجیب دارد، نهنگی که یونس را خورد هنوز زنده است. این عجیب بودن در بافت رمان نیز چنان جا گرفته که ما را با رمانی متفاوت روبهرو میکند. محسنی که کتابِ قبلیاش، دختری که خودش را خورد، با اقبالِ خوبی روبهرو شد در این رمان زبانِ طنزآلود و رواییاش را حفظ کرده و درباره مردی ...
دختری که خودش را خورد
تنهایی. اگر چه این مدت آرزوی این را داشتم که مدتی تنها باشم، اما این تنهایی فقط وقتی برایم شیرین بود که با طاووس قهر بودم. توی انباری ساعتها در تنهایی مینشستم و سیگار میکشیدم، اما صدای شیر آب میآمد. صدای ظرف شستن طاووس یا ماشین لباسشویی که هور میکشید یا نعرهی جاروبرقی... آن شب طاووس خانه نبود، فمیدم از ...