هورررا! یک عالمه برف باریده و این یعنی مدرسه بی مدرسه. ایول! اما مگر این مارکوس میگذارد آب خوش از گلوی آدم پایین برود؟ (واقعا که خیلی روی اعصاب است!) عمو کوین فکر میکند که خوب است به عنوان هدیه پنجاهمین سالگرد ازدواج عهد بوقیها یک عکس خانوادگی دستهجمعی بهشان بدهیم. (ولی به نظر من که هدیه باحالی نیست.) انگار این دفعه دلیا با من موافق است. چون بدجوری اخم کرده (البته دلیا اگر اخم نکند عجیب است).