رمان نوجوان

تام گیتس 8 (آره نه شاید)

(yes no maybe)

بعضی وقت‌ها تصمیم گرفتن خیلی راحت نیست. به‌خصوص وقت‌هایی که خواهر بداخلاقم دلیا یک جور تهدیدآمیزی می‌آید سروقتم. مامان عزمش را جزم کرده کل خانه را مرتب کند. می‌گوید اگر نمی‌توانم تصمیم بگیرم چه چیزهایی را رد کنم بروند، خودش جایم تصمیم می‌گیرد. فاجعه‌ می‌شود ها! خوشبختانه آفتاب‌های لب‌بوم برای نجاتم سر می‌رسند. (بیش‌تر از یک بار هم)

بهرنگ رجبی
هوپا
9786008655176
۱۳۹۵
۲۷۲ صفحه
۴۷۲ مشاهده
۰ نقل قول
لیز پیشون
صفحه نویسنده لیز پیشون
۱۴ رمان L. Pichon says that when she was little, she loved to draw, and her mom said she was very good at making a mess (this is still true today). She kept drawing, went to art school, became a designer and art director at Jive Records, and began to publish children’s books. After its publication in the U.K., The Brilliant World of Tom Gates won several prestigious awards, including the Roald Dahl Funny Prize, the Waterstone’s Children’s Book Prize, and the ...
دیگر رمان‌های لیز پیشون
1 کوچولو خوش‌شانسی (تام گیتس 7)
1 کوچولو خوش‌شانسی (تام گیتس 7) بابا می‌خواهد بادبادک درست کند. برای همین دوتایی می‌رویم بیرون و یک عالمه هوای تازه می‌خوریم. اگر ما هم یک حیوان خانگی داشتیم من هم بدم نمی‌آمد بیرون بروم اما چنین چیزی امکان ندارد چون دلیا به حیوان‌ها حساسیت دارد (فکر کنم من هم به دلیا حساسیت دارم). من، درک و نورمن می خواهیم در مسابقه بزرگ مجله موسیقی شرکت ...
تام گیتس 10 (مهارت‌های خفن تقریبا)
تام گیتس 10 (مهارت‌های خفن تقریبا) این کتاب پر از چیزهایی است که سرگرمتان می‌کند، اگر برنامه‌هایتان برای تعطیلات خیلی خوب پیش نمی‌رود (مثل من). کی فکر می‌کرد کاغذهای چسب‌دار بتوانند این‌قدر به‌درد‌خور باشند برای: نقاشی کردن کتاب تصویر متحرک نوشتن چیزهای قشنگ پشت مارکوس این یکی هم مال دلیاست.
تام گیتس لنگه ندارد 5 (البته بعضی وقت‌ها)
تام گیتس لنگه ندارد 5 (البته بعضی وقت‌ها) خیلی دلم می‌خواهد زودتر به اردوی تفریحی مدرسه بروم (البته اگر بتوانم فرم شرکت در اردو را پیدا کنم). دلیا هم خیلی دلش می‌خواهد من زودتر بروم. آن‌جا می‌توانم یک عالمه از کارهای مورد علاقه‌ام را انجام دهم؛ مثل ساختن کلک راه‌انداختن جشن نیمه‌ شب نقشه کشیدن برای جانوران موذی.
تام گیتس 14 (بیسکویت‌ها گروه‌های موسیقی و نقشه‌های خیلی حسابی)
تام گیتس 14 (بیسکویت‌ها گروه‌های موسیقی و نقشه‌های خیلی حسابی) نقشه‌های خیلی حسابی من.. ۱. باز هم ترانه بگویم، درباره‌ی چیزهایی خیلی مهم مثلِ... بیسکویت. 2. مطمئن شوم کلی خوردنی دارم که بعداً می‌توانم بروم سراغ‌شان. ۳. هر جور شده با دِلیا رودررو نشوم. دِلیا فکر می‌کند من رفته‌ام توی اتاقش فضولی کرده‌ام. (که رفته‌ام و کرده‌ام.) ۴. هر قدر می‌توانم نقاشی بکِشم، به‌خصوص اگر مارکوس دارد سرک می‌کشد.
جایزه‌های خیلی خفن (حالا نه خیلی) تام گیتس 6
جایزه‌های خیلی خفن (حالا نه خیلی) تام گیتس 6 هورررا! یک عالمه برف باریده و این یعنی مدرسه بی ‌مدرسه. ایول! اما مگر این مارکوس می‌گذارد آب خوش از گلوی آدم پایین برود؟ (واقعا که خیلی روی اعصاب است!) عمو کوین فکر می‌کند که خوب است به عنوان هدیه پنجاهمین سالگرد ازدواج عهد بوقی‌ها یک عکس خانوادگی دسته‌جمعی به‌شان بدهیم. (ولی به نظر من که هدیه باحالی نیست.) انگار ...
مشاهده تمام رمان های لیز پیشون
مجموعه‌ها