نمایش‌نامه

تراموایی به نام هوس

(a streetcar named desire)

... در کل هیچ‌وقت دیر نیست مگر این که خودتان را غرق این موفقیت بکنید، تا خرخره درش فرو روید و در نوازش خفه‌خوان‌آورش همان چیزی را بجوید که پسر بچه همیشه رنجور و در خانه‌ای می‌جویده؛ محافظت همه‌جانبه و راحتی مطلق. به نظرم امنیت نوعی مرگ محسوب می‌شود و فقط می‌تواند خودش را وقتی کنار استخر قلب شکلی تو بورلی هیلز یا هر جای دیگری دراز کشیده‌اید از دل توفان چک‌های رقم بالای بی‌امان که به حسابتان واریز می‌شود بهتان برساند و آن‌وقت شما دیگر از موقعیتی که هنرمندتان کرده جدا شده‌اید. البته اگر ازش راضی هستید که هیچ. از هر کی چنین موفقیتی را تجربه کرده بپرسید - بپرسید خوبی‌اش چیست؟ البته لازم است بهشان آمپول راست‌گویی بزنید ولی مطمئن باشید کلامی که از زیر زبانشان در می‌رود را هیچ‌ جایی ممکن نیست بتوانید منتشر کنید...

9786009707850
۱۳۹۶
۱۱۴ صفحه
۴۵۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
تنسی ویلیامز
صفحه نویسنده تنسی ویلیامز
۲۳ رمان تنسی ویلیامز نویسنده مشهور آمریکایی و یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا محسوب می‌شود. از آثار مشهور وی می‌توان به نمایشنامه‌هایی همچون اتوبوسی به نام هوس، گربه روی شیروانی داغ، باغ وحش شیشه‌ای، شب ایگوانا و خالکوبی رز اشاره کرد. نمایشنامه «گربه روی شیروانی داغ» در سال ۱۹۵۵ برنده جایزه پولیتزر شد.
دیگر رمان‌های تنسی ویلیامز
باغ‌وحش شیشه‌ای
باغ‌وحش شیشه‌ای تام در خاطراتش زمانی را به یاد می‌آورد که بار زندگی مادر سخت‌گیر و خواهر معلولش را روزها با کار در انبار به دور از فضای شاعرانه مورد علاقه‌اش به دوش می‌کشیده و شب‌ها نیز با هدف فرار از تکرار روزی ملال‌آور، به دنبال هیجان از خانه بیرون می‌زده است تا این‌که پسری به نام جیم را با خود به ...
شام نامطبوع اطلسی‌های لگدمال شده پسر مونی گریه نمی‌کند اتاق تاریک (4 نمایش‌نامه)
شام نامطبوع اطلسی‌های لگدمال شده پسر مونی گریه نمی‌کند اتاق تاریک (4 نمایش‌نامه) دوروتی: به نظر خیلی دوره. مسکونی نیست. مرد جوان: مسکونی نیست ولی دور هم نیست. دوروتی: با چی می‌تونم بیام؟ منظورم وسیله نقلیه‌س؟ مرد جوان: دوچرخه برادرزاده‌تون رو قرض بگیرید. دوروتی: امشب جلسه پیشاهنگیه. دوچرخه‌ش رو لازم داره. مرد جوان: پس پیاده بیاید. نمی‌میرید که! دوروتی: از کجا می‌دونی؟ شاید بمیرم. من اهل بوستونم. مرد جوان: خانم عزیز، بوستون 1 ...
نمی‌دونم فردا چی می‌شه
نمی‌دونم فردا چی می‌شه در این نمایش نامه‌ "تنسی ویلیامز" نیز عشق و روابط انسان‌ها در پیچ و خم گره‌های فروخورده، ناتوانی‌های جسمانی همچون آینه‌ی زخم‌های روح و تردیدها و تعلیق‌های دایمی در گذر زمان به تصویر کشیده شده است. شخصیت‌های این نمایش‌نامه زنی مردد و مردی با زبان الکن‌اند، و آینده‌ی عشق را هیچ یک نمی‌دانند.
اتاق تاریک
اتاق تاریک لحظات عذاب‌آوری در سکون و بی‌حرفی گذشت. وقتی زن دوباره شروع به حرف زدن کرد، در صدایش آهنگی از وحشت بود. احتمالا داشت متوجه می‌شد که چه اتفاقی افتاده بوده، چه بلایی سر مردی آمده بود که زمانی همسرش بود. «اون رو به یاد می‌آری ـ باید به یاد بیاری ـ داستان لیلا و جیکوب رو؟»
هر 20 دقیقه
هر 20 دقیقه صحنه: گوشه یک آپارتمان باب روز شهری با رادیو، صندلی، مبل، و گنجه نوشیدنی‌ها با چراغ پایه‌دار. مرد و زنی تقریبا چهل ساله تازه از مهمانی آخر شب به خانه برگشته‌اند. مرد دارد نگاهی به روزنامه می‌اندازد و نوشیدنی ترکیبی‌اش را می‌نوشد. زن دارد سیگار می‌کشد. زن: می‌گن هر بیس دقیقه یکی تو امریکا خودشو می‌کشه. مرد: کی می‌گه؟ زن: ...
مشاهده تمام رمان های تنسی ویلیامز
مجموعه‌ها