شگفتآور است که امپراتوری رم با آن همه عظمت، با آن همه فرهنگ و تمدن، با بنیاد نهادن حکومت دمکراسی جهان، بارها خود را دست و پا بسته در اختیار خونخواران وحشی و دیوانهای مانند نرون، کالیگولا - جوانی روانپریش، خودستا، بیرحم و آدمکش ـ و غیره گذاشته است. ولی کامو در این نمایشنامه و با برگزیدن صحنههایی چند از دوران حکمروایی کوتاه کالیگولا، همان خط سیر فکری خودش را دنبال میکند، یعنی مبارزه با ظلم و زور و استبداد. راهی که در طول عمر کوتاهش یک لحظه ترک نکرد و در همه آثارش آن را منعکس کرد.