رمان خارجی

بیلی

(Billie)

چپ چپ به هم نگاه کردیم. او احتمالا به خاطر اینکه فکر می‌کرد همه‌چیز تقصیر من است و من به خاطر اینکه این دلیل نمی‌شود این طوری نگاهم کند. چه کارهای احمقانه‌ای. از وقتی با هم آشنا شده‌ایم از این کارها زیاد کرده‌ام، او هم بدش نیامده و به حماقت من کلی خندیده، حق نداشت این‌بار چون قرار بود همه‌چیز بد تمام بشود سرزنشم کند.

حوض نقره
9786001943485
۱۳۹۶
۲۰۰ صفحه
۳۲۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آنا گاوالدا
صفحه نویسنده آنا گاوالدا
۲۳ رمان آناگاوالدا نویسنده ی موفق فرانسوی است، که از همان دوران کودکی اش شاهد فرسایش عشق در روابط زناشویی بوده است. دخترک نوجوانی بود که والدینش از یکدیگر جدا شدند. در نوجوانی کار می کرد کارهایی از قبیل پیشخدمتی، فروشندگی،بازاریابی آزانس املاک،صندقداری و گل آرایی . و همان جا بود که آموخت: ((زندگی را آموختم.دسته گل های کوچک برای همسران و دسته گل های بزرگ برای معشوقه ها...)). در 22 سالگی با یک دامپزشک فرانسوی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند ...
دیگر رمان‌های آنا گاوالدا
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد مجموعه داستانی است که بلافاصله پس از انتشار به موفقیت بزرگ در دنیای ادبیات دست یافت. داستان‌ها هم خارق‌العاده‌اند، هم گزنده و در عین حال غم‌انگیز، جذاب و تا اندازه‌ای غیرمعمول. در هر داستان، عشق همچون زندگی موضوع اساسی است، عشقی که هم دل‌انگیز و اسرارآمیز است و هم دردآور و صدمه‌زننده...
35 کیلو امیدواری
35 کیلو امیدواری گرگوری از مدرسه متنفر است. هر لحظه‌ای که در مدرسه می‌گذرد، برایش شکنجه‌ای واقعی است. تنها روزهای خوب زندگی‌اش وقت‌هایی است که به کارگاه پدربزرگش می‌رود. پدربزرگ لئو در دنیا تنها کسی است که او را درک می‌کند. شاید به همین دلیل است که از گرگوری می‌خواهد سخت‌ترین قدم زندگی‌اش را بردارد...
دوستش داشتم
دوستش داشتم دست در دست هم پاریس را زیر پا گذاشتیم. از تروکادرو تا جزیره سیته در امتداد رود سن رفتیم. عصر فوق‌العاده‌ای بود. هوا گرم بود و نور ملایم. خورشید خیال غروب کردن نداشت. مثل دو توریست بودیم: بی‌خیال، شگفت‌زده. کت‌ها روی شانه و انگشت‌ها گره خورده در یکدیگر. شهرم را دوباره کشف می‌کردم. همه‌چیز رنگی از خیال داشت. نه این ...
مشاهده تمام رمان های آنا گاوالدا
مجموعه‌ها