رمان خارجی

خلیج نقره‌ای

(Silver bay)

نمی‌دونین پایین اومدن و سقوط کردن چقدر آسونه. وقتی می‌فهمی که پایین پایینی و هیچ‌کی دور و برت نیست. مثل یه خواب می‌مونه که یهو نمی‌فهمی از کجا سر در آوردی. بعد یهو می‌بینی هیچ‌کی رو نداری که کمکت کنه یا حتا دلداری‌ت بده که آره می‌تونی برگردی و حرفاش یه نوری باشه تو قلبت که می‌شه برگشت. تو اون پایین، تو اون تاریکی محض دوست داری داد بزنی: «لعنتی‌ها، من هنوز زنده‌م.»

میلکان
9786007845905
۱۳۹۶
۴۰۰ صفحه
۱۵۰۰ مشاهده
۰ نقل قول
جوجو مویز
صفحه نویسنده جوجو مویز
۳۰ رمان پائولین سارا جو مویس و در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان متولد شد. او در رویال هالووی (Royal Holloway) دانشگاه لندن (University of London)و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن (Bedford New College) تحصیل کرد. در سال ۱۹۹۲ او برنده یک بورس مالی از روزنامه ایندیپندنت برای شرکت در دوره کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری در دانشگاه شهر (City University) در لندن شد. او پس از آن به مدت ۱۰ سال (به جز یک سالی که در هنگ کنگ برای ساندی مورنینگ ...
دیگر رمان‌های جوجو مویز
پس از تو
پس از تو «مدتی در دنیای جدیدت احساس ناخوشایندی خواهی داشت، خارج شدن از دایره امنیت همیشه با حس عجیبی همراه خواهد بود... عطشی در توست کلارک، نوعی جسارت و بی‌باکی، فقط مثل اکثر مردم آن را سرکوب کرده‌ای. فقط خوب زندگی کن، فقط زندگی کن. با عشق، ویل.» دو سال گذشته است... لوئیسا کلارک دیگر یک دختر عادی با یک زندگی معمولی ...
تک و تنها در پاریس و مجموعه داستان‌های دیگر
تک و تنها در پاریس و مجموعه داستان‌های دیگر آخر هفته پر از ماجرا، آزادی، خنده، عشق، دلدادگی و ... نل تمام زندگی‌اش طبق برنامه‌ریزی قبلی پیش می‌رود؛ او هرگز به پاریس نرفته است، اما وقتی علی‌رغم قرار و مدارهای قبلی با نامزدش، سر و کله او پیدا نمی‌شود، خود را می‌بازد و... ولی نل تک و تنها در پاریس فرصت پیدا می‌کند تا نگرش خود را به زندگی ...
دشت ستاره‌ها
دشت ستاره‌ها نویسنده کتاب من پیش از تو، جوجو مویز، این بار شما را به خواندن داستان نفس‌گیر پنج زن فوق‌العاده و ماجراهای خواندنی‌شان در لابه‌لای کوه‌های سر به فلک‌کشیده ایالت کنتاکی دعوت می‌کند. آلیس رایت به امید فرار از زندگی ملال‌آورش در انگلستان با بنت فن کلیو خوش‌تیپ آمریکایی ازدواج می‌کند. اما خیلی زود متوجه می‌شود که محل زندگی جدیدیش به ...
هنوز هم من
هنوز هم من -
هنوز هم من
هنوز هم من تلفنم رو از جیبم کشیدم بیرون و عکس‌ها رو رد کردم تا به عکس‌های مورد علاقه‌م از سم رسیدم که با یونیفرم سبز تیره‌ش روی تراس نشسته بود. تازه کارش تمام شده بود و چای می‌نوشید، در حالی که به من لبخند می‌زد. خورشید پایین پشت سرش بود و یادم می‌آد که داشتم به خورشید نگاه می‌کردم که چطوری پایین ...
مشاهده تمام رمان های جوجو مویز
مجموعه‌ها