رمان خارجی

خلیج نقره‌ای

(Silver bay)

نمی‌دونین پایین اومدن و سقوط کردن چقدر آسونه. وقتی می‌فهمی که پایین پایینی و هیچ‌کی دور و برت نیست. مثل یه خواب می‌مونه که یهو نمی‌فهمی از کجا سر در آوردی. بعد یهو می‌بینی هیچ‌کی رو نداری که کمکت کنه یا حتا دلداری‌ت بده که آره می‌تونی برگردی و حرفاش یه نوری باشه تو قلبت که می‌شه برگشت. تو اون پایین، تو اون تاریکی محض دوست داری داد بزنی: «لعنتی‌ها، من هنوز زنده‌م.»

میلکان
9786007845905
۱۳۹۶
۴۰۰ صفحه
۱۵۰۰ مشاهده
۰ نقل قول
جوجو مویز
صفحه نویسنده جوجو مویز
۳۰ رمان پائولین سارا جو مویس و در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان متولد شد. او در رویال هالووی (Royal Holloway) دانشگاه لندن (University of London)و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن (Bedford New College) تحصیل کرد. در سال ۱۹۹۲ او برنده یک بورس مالی از روزنامه ایندیپندنت برای شرکت در دوره کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری در دانشگاه شهر (City University) در لندن شد. او پس از آن به مدت ۱۰ سال (به جز یک سالی که در هنگ کنگ برای ساندی مورنینگ ...
دیگر رمان‌های جوجو مویز
آخرین نامه معشوق
آخرین نامه معشوق «آخرین نامه معشوق» رمانی است که یک ماجرای عاشقانه را از ورای دهه‌ها به تصویر می‌کشد. در سال 1960، جنیفر استرلینگ، وقتی در بیمارستان چشمانش رامی‌گشاید، هیچ ‌چیزی را به خاطر نمی‌آورد، نه حادثه تصادفی که کار او را به انجام کشانده است، نه شوهر ثروتمندش و نه حتی نام خودش را. او در جستجو هویت فراموش‌شده خویش به نامه‌ای ...
سرپناه بارانی
سرپناه بارانی سابین متحیر بود، اما اولین بارش نبود که می‌پرسید چرا نتوانسته مثل پدربزرگ و مادربزرگش یک رابطه عاشقانه داشته باشد. با حسرت فکر کرد که یک عشق واقعی، عشقی که در سختی‌های تقدیر زنده بماند و مثل رومئو و ژولیت‌های دهه 1950 از روی چیزهای بی‌اهمیت و دنیوی اوج بگیرد؛ آن عشقی که در کتاب‌ها می‌خوانیم، عشقی که در ترانه‌ها ...
آخرین نامه عاشقت
آخرین نامه عاشقت آخرین نامه عاشقت نام هشتمین رمان جوجو مویز نویسنده محبوب انگلیسی می‌باشد. که برنده جایزه رمان عاشقانه بریتانا در سال 2011 شد. این کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفته و در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های انگلستان قرار دارد. این رمان عاشقانه با محوریت پیدا کردن نامه‌های عاشقانه توسط دو زن در دو زمان مختلف به ‌نام‌های جنیفر و الی، حس نوستالژیک ...
آن‌که به من ستاره بخشید
آن‌که به من ستاره بخشید «راستش، بدجوری گیر افتادم.» مارجری اخم کرد: «تو گیر نیفتادی.» «گفتنش برای تو راحته. تو خونه داری، بلدی چطور از خودت مراقبت کنی.» «آلیس، تو مجبور نیستی طبق قوانین اونا پیش بر. مجبور نیستی طبق قوانین هیچ کس پیش بری. به جهنم، اگه دلت میخواد میتونی همین امروز شال وکلاه کنی وبرگردی انگلستان.» «نمی تونم...» «می خوام یه چیزی بهت بگم.» ناگهان بازوی آلیس ...
اسب رقصان
اسب رقصان در گوشه‌ای از لندن، هنری لاشاپل که پنجاه سال پیش در فرانسه در یک آموزشگاه سوارکاری مخصوص نخبگان تعلیم دیده است، به نوه و اسبش می‌آموزد چگونه بر نیروی جاذبه زمین غلبه کنند و حرکات نمایشی انجام دهند. سپس مشکلاتی پیش می‌آید و سارای چهارده ساله مجبور می‌شود خود به تنهایی کار را ادامه دهد.
مشاهده تمام رمان های جوجو مویز
مجموعه‌ها