رمان خارجی

دختری که ترکش کردی

(the girl you left behind)

دو زن جوان با فاصله زمانی یک سده، بر سر چیزی که بدان عشق می‌ورزند مبارزه می‌کنند و بهای آن را نیز می‌پردازند. آن چه موجب ارتباط این دو زن فرانسوی و انگلیسی در رمان می‌شود تابلویی است به نام دختری که ترکش کردی که ادوار از همسرش سوفی کشیده و پس از آن برای مقابله با آلمان‌ها در جنگ جهانی اول به جبهه رفته است. پس از نزدیک به یک سده، این تابلو به لیو می‌رسد که عنوان کادوی ازدواجش با دیوید از او دریافت می‌کند. دیوید کمی بعد می‌میرد و لیو پس از آگاهی از تاریخچه تابلو و مالک نخستین آن، حاضر به از دست دادن آن نمی‌شود چرا که آن را نمادی از عشق نافرجام به همسرش می‌یابد. این دو زن در سرتاسر رمان درگیر ماجراهایی با محوریت این تابلوی افسون‌کننده و عشقی که به شوهرانشان دارند می‌شوند و...

میلاد
9786005744491
۱۳۹۶
۳۸۴ صفحه
۱۹۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
جوجو مویز
صفحه نویسنده جوجو مویز
۳۰ رمان پائولین سارا جو مویس و در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان متولد شد. او در رویال هالووی (Royal Holloway) دانشگاه لندن (University of London)و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن (Bedford New College) تحصیل کرد. در سال ۱۹۹۲ او برنده یک بورس مالی از روزنامه ایندیپندنت برای شرکت در دوره کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری در دانشگاه شهر (City University) در لندن شد. او پس از آن به مدت ۱۰ سال (به جز یک سالی که در هنگ کنگ برای ساندی مورنینگ ...
دیگر رمان‌های جوجو مویز
آخرین نامه عاشقت
آخرین نامه عاشقت آخرین نامه عاشقت نام هشتمین رمان جوجو مویز نویسنده محبوب انگلیسی می‌باشد. که برنده جایزه رمان عاشقانه بریتانا در سال 2011 شد. این کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفته و در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های انگلستان قرار دارد. این رمان عاشقانه با محوریت پیدا کردن نامه‌های عاشقانه توسط دو زن در دو زمان مختلف به ‌نام‌های جنیفر و الی، حس نوستالژیک ...
آخرین نامه معشوق
آخرین نامه معشوق عزیزترینم و تنها عشقم .پای حرفم هستم، به این نتیجه رسیدم که تنها راه پیش روی ما اینه که یکی از ما تصمیم بزرگی بگیره ... من به اندازه تو قوی نیستم. وقتی اولین بار تو رو دیدم, به نظرم خیلی شکننده اومدی‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏کسی که باید ازش مراقبت کنم, ولی متوجه شدم کاملا در اشتباه بودم. تو یه زن قوی ...
هنوز هم من
هنوز هم من تلفنم رو از جیبم کشیدم بیرون و عکس‌ها رو رد کردم تا به عکس‌های مورد علاقه‌م از سم رسیدم که با یونیفرم سبز تیره‌ش روی تراس نشسته بود. تازه کارش تمام شده بود و چای می‌نوشید، در حالی که به من لبخند می‌زد. خورشید پایین پشت سرش بود و یادم می‌آد که داشتم به خورشید نگاه می‌کردم که چطوری پایین ...
خلیج نقره‌ای
خلیج نقره‌ای نمی‌دونین پایین اومدن و سقوط کردن چقدر آسونه. وقتی می‌فهمی که پایین پایینی و هیچ‌کی دور و برت نیست. مثل یه خواب می‌مونه که یهو نمی‌فهمی از کجا سر در آوردی. بعد یهو می‌بینی هیچ‌کی رو نداری که کمکت کنه یا حتا دلداری‌ت بده که آره می‌تونی برگردی و حرفاش یه نوری باشه تو قلبت که می‌شه برگشت. تو اون ...
آن‌که به من ستاره بخشید
آن‌که به من ستاره بخشید «راستش، بدجوری گیر افتادم.» مارجری اخم کرد: «تو گیر نیفتادی.» «گفتنش برای تو راحته. تو خونه داری، بلدی چطور از خودت مراقبت کنی.» «آلیس، تو مجبور نیستی طبق قوانین اونا پیش بر. مجبور نیستی طبق قوانین هیچ کس پیش بری. به جهنم، اگه دلت میخواد میتونی همین امروز شال وکلاه کنی وبرگردی انگلستان.» «نمی تونم...» «می خوام یه چیزی بهت بگم.» ناگهان بازوی آلیس ...
مشاهده تمام رمان های جوجو مویز
مجموعه‌ها