دو زن جوان با فاصله زمانی یک سده، بر سر چیزی که بدان عشق میورزند مبارزه میکنند و بهای آن را نیز میپردازند. آن چه موجب ارتباط این دو زن فرانسوی و انگلیسی در رمان میشود تابلویی است به نام دختری که ترکش کردی که ادوار از همسرش سوفی کشیده و پس از آن برای مقابله با آلمانها در جنگ جهانی اول به جبهه رفته است. پس از نزدیک به یک سده، این تابلو به لیو میرسد که عنوان کادوی ازدواجش با دیوید از او دریافت میکند. دیوید کمی بعد میمیرد و لیو پس از آگاهی از تاریخچه تابلو و مالک نخستین آن، حاضر به از دست دادن آن نمیشود چرا که آن را نمادی از عشق نافرجام به همسرش مییابد. این دو زن در سرتاسر رمان درگیر ماجراهایی با محوریت این تابلوی افسونکننده و عشقی که به شوهرانشان دارند میشوند و...