مجموعه داستان داخلی

از آسمان طلا می‌بارد (داستان‌های واقعی و فوق‌‌العاده جذاب از جذب آرزوها و ثروت)

داستان‌های قانون جذب در این کتاب تجربه بهترین مربیان در زمینه توسعه و رشد فردی از سرتاسر جهان گردآوری شده است. آن‌ها از داستان‌های واقعی زندگی خود گفته‌اند. داستان‌های قانون جذب، توضیح داده‌اند چگونه با استفاده از تکنیک‌های مدیریت ارتعاشات شرایط و امکانات معجزه‌آسایی در زندگی‌شان ‌آورده‌اند.

آسیم
9789644186165
۱۳۹۶
۱۹۲ صفحه
۲۵۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مسعود لعلی
از تغییر دیدگاه تا ثروت (به اسکیمو یخ بفروش 2)
از تغییر دیدگاه تا ثروت (به اسکیمو یخ بفروش 2) چرا باید این کتاب را بخوانید: - ادعای من این است که اگر این کتاب را به صورت جدی بخوانید، دارای چنان نگرش عمیقی خواهید شد که هیچ نتورکری در دنیا از آن برخوردار نبوده است. - اگر کسی در حرفه‌تان از شما موفق‌تر است به این خاطر است که چیزهایی می‌داند که شما نمی‌دانید. رقبای شما این کتاب را می‌خوانند و ...
درون تو طلاست (عمر کوتاه نیست ما کوتاهی می‌کنیم 2)
درون تو طلاست (عمر کوتاه نیست ما کوتاهی می‌کنیم 2) شبی، برف فراوانی آمد و همه جا را سفید پوش کرد. دو پسر کوچک با هم شرط بستند که از روی یک خط صاف، از راهی عبور کنند که به مدرسه می‌رسید. یکی از آنان گفت: «کار ساده‌ای است!»، بعد به زیر پای خود نگریست که با دقت گام بردارد. پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود را بلند ...
فایل صوتی درون تو طلاست (عمر کوتاه نیست ما کوتاهی می‌کنیم 2)
فایل صوتی درون تو طلاست (عمر کوتاه نیست ما کوتاهی می‌کنیم 2) شبی، برف فراوانی آمد و همه جا را سفید پوش کرد. دو پسر کوچک با هم شرط بستند که از روی یک خط صاف، از راهی عبور کنند که به مدرسه می‌رسید. یکی از آنان گفت: «کار ساده‌ای است!»، بعد به زیر پای خود نگریست که با دقت گام بردارد. پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود را بلند ...
چوپان دروغگوی زندگی خویشتنیم
چوپان دروغگوی زندگی خویشتنیم نویسنده در این کتاب تلاش کرده است که نشان دهد احساس ناتوانی دلیل بر ناتوانی نیست. همه انسان‌ها پتانسیل خوشبخت شدن دارند. علت بی‌اعتمادی به خود صرفا نبود ادله کافی برای اثبات کفایت و صلاحیت است. شما موجودی نامحدودید اما با باورهای برآمده از تجربیات زندگی گذشته محدود می‌شوید. روش‌هایی را نشان داده است تا به واسطه آن ذهنیت خود ...
پیام‌هایی از ملکوت
پیام‌هایی از ملکوت مردی در خانه‌ای که دچار حریق شده بود، خوابیده بود. امدادگران تلاش کردند، او را از طریق پنجره خارج کنند اما مقدور نبود. سعی کردند، او را از در به بیرون ببرند، باز هم ممکن نشد. چون او بسیار تنومند و سنگین بود. زمانی که همه مستاصل شده بودند، بالاخره یک نفر پیشنهاد کرد: او را بیدار کنید، خودش بیرون می‌رود! والش: ...
مشاهده تمام رمان های مسعود لعلی
مجموعه‌ها