«دلبستگیهای زمینی «لنی» را به منظور نشان دادن دیوانگی نیاوردهام، بلکه خواستهام خواهشهای نیرومند بشر را نمایانده باشم.» لنی، قهرمان داستان، که همه سادگی و بیگناهی کودکان و نیز نیروی مخرب بیخبرانه آنان را دارد، نمونه بشر است با رویاهای تحملناپذیر و بیان ناشونده وی. اشتاینبک در این کتاب مدافع مردی بینام و نشان و بیچیز است با سری پر از سودا؛ رویاهای تحققناپذیر آدمی و ناکامیها و سرخوردگیهایش، که به نظر اشتاینبک علت درون خود آدمی است. ادراک دقیق و همدلی شگرف وی در این کتاب بیش از هر جا نمایان است.