شعر

خیال‌بافی‌ها 2

بیا باور کنیم که دلواپسیم. بیا باور کنیم که هنوز آب از سر این رابطه نگذشته. هنوز من برای تو شعر می‌گویم و تو دلتنگی‌ات را به روی کسی نمی‌آوری. باور کنیم که آدمیزاد با هر رها کردنی، ذره‌ای از خودش را ذوب می‌کند. با هر رها کردنی یک عالمه تنهایی می‌آید و جاهای خالی را پر می‌کند. تنهایی از آن حس‌های وفادار است، اگر آمد، می‌ماند. از جنس عشق است. از جنس توست. نمی‌رود. باور کنیم که با هر رفتنی، تکه‌ای از جان هم می‌رود. من باور کرده‌ام. تو هم باور کن که کسی برای من، "تو" نمی‌شود.

آراسپ
9786008696162
۱۳۹۶
۱۲۴ صفحه
۱۰۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های شیما سبحانی
و اما صبح فردا
و اما صبح فردا چون آفتاب صبح فردا از پس کوه‌های زندگی طلوع کند، هیچ کس نمی‌داند چه رخ می‌دهد و زندگیش به کدام سو کشیده می‌شود! عماد، قهرمان داستان هر طلوع را به شکلی تازه تجربه می‌کند. مدام زندگیش دستخوش بازی‌های سرنوشت است و ...
طعم خاکستر
طعم خاکستر
روز دوم او
روز دوم او موضوع این داستان خواندنی، درباره مردی است که بخاطر اتفاقات زندگی‌اش از دوران کودکی تا جوانی، به پوچی رسیده. قهرمان اصلی داستان، قربانی قضاوتی است که شاید در ظاهر درست باشد، اما در واقع به خاطر این قضاوت، بر پایه قوانین خشک جوامع بشری، حکمی صادر می‌شود که پایه‌های زندگی این جوان را متزلزل ساخته و سبب می‌شود جوان نسبت ...
آنجلینا
آنجلینا آدم‌های خیالباف همیشه حال‌شان خوب است. با کسی که دوستش دارند، به میهمانی می‌روند، چای می‌نوشند و می‌رقصند. شاد شادند. کسی را که دوستش دارند همیشه هست. نه می‌رود، نه می‌میرد و نه خیانت بلد است. آدم‌های خیالباف خوشبخت‌ترینند. آن‌قدر فکر می‌کنند تا باورشان شود بالاخره هم روزی جذب می‌کنند آنچه را که می‌خواهند.
مشاهده تمام رمان های شیما سبحانی
مجموعه‌ها