رمان خارجی

همزاد

(The double)

این رمان، که متن کاملش برای نخستین بار به فارسی برگردانده می‌شود، از معدود آثار ژوزه ساراماگو است که نامش در فهرست معروف کتاب‌هایی است که باید پیش از مرگ خواند. قهرمان داستان، معلم تاریخ دبیرستان است. مردی به اسم ترتولیانو ماکسیمو آفونسو، که ازدواج نافرجامی را از سر گذرانده و چندی است با دختری به نام ماریا دپاز آشنا شده است. زندگی روزمره و پیشامدهای ملال‌آور گذشته، ماکسیمو را به مردی افسرده تبدیل کرده است. روزی همکارش فیلمی به او می‌دهد تا برای اندک زمانی هم که شده او را از درون‌گرایی برهاند. ماکسیمو فیلم را می‌بیند اما، با دیدن صحنه‌ کوتاهی از آن، شعله‌ ماجرایی افروخته می‌شود که همزاد را در زمره‌ پرچالش‌‌برانگیزترین آثار ساراماگو قرار داده است. ژوزه ساراماگو تنها نویسنده‌ای از کشور پرتغال است که تاکنون توانسته جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند. سبک و ویژگی داستان‌نویسی او چنان منحصر به‌ فرد است که می‌توان ادعا کرد ساختار نوشته‌هایش امضای او محسوب می‌شود. ساختاری که شاید در ابتدا داستان را سخت‌خوان جلوه دهد، اما خواننده همین که اندکی با آن پیش برود، نه تنها از سخت‌خوانی آن دل‌زده نمی‌شود، بلکه لذت وافری نیز می‌برد.

مروارید
2500110083781
۱۳۹۶
۳۴۸ صفحه
۱۳۳۲ مشاهده
۰ نقل قول
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
بالتازار و بلیموندا
بالتازار و بلیموندا ساراماگو در دهکده‌یی کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌یی کشاورز به دنیا آمد. اولین رمان او به نام کشور گناه در 1947 به چاپ رسید ولی ناکامی او برای کسب رضایت ناشر برای چاپ کتاب دوم‌اش موجب شد رمان‌نویسی را کنار بگذارد، تا این که با انتشار کتاب بالتازار و بلیموندا در 1982 و ترجمه آن به انگلیسی در ...
یادداشت‌ها
یادداشت‌ها ساراماگو از سپتامبر 2008 نگارش یادداشت‌هایی را در وبلاگ‌اش آغاز کرد تا دیدگاه‌ها، اندیشه‌ها و حرف‌های ساده‌ای از این در و آن در و هر چه را به ذهن‌اش می‌رسد در آن‌ها بیاورد. این یادداشت‌ها که تا اوت 2009 ادامه پیدا کرد، در 2010 بصورت کتابی درآمد که می‌توان آن را نوعی زندگی‌نامه‌ی خود نوشت او به شیوه‌ای بسیار مدرن ...
کوری
کوری کور شدم، کور شدم. فریادی‌ست وحشت‌آور دنیایی که همه ادعای بینایی می‌کنند، در حالی که همواره کورترین آدم‌ها آن‌هایی بودند که نمی‌خواستند ببینند نه آن‌هایی که به واقع نمی‌دیدند. این کوری سفید همه را به کام خود می‌کشد و در یک آن شعور و شرافت را از مردم می‌ستاند. دیگر نه تمدنی می‌ماند نه انسانیتی. تکنولوژی دیگر به کار نخواهد ...
در ستایش مرگ
در ستایش مرگ «و بعد، انگار که زمان ایستاده باشد، هیچ اتفاقی نیفتاد. وضع ملکه مادر نه بهتر شد، نه رو به وخامت گذاشت؛ ملکه مادر بین مرگ و زندگی معلق مانده بود و تن نحیفش درست لبه زندگی تکان تکان می‌خورد هر لحظه ممکن بود به آن سمت دیگر برود، لیکن با طنابی باریک به این سمت محکم شده بود، طنابی که ...
کوری
کوری کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، و مانند داستان‌های اخلاقی کهن پیام‌هایی اخلاقی را، اما برای مخاطبی امروزی، در خود نهفته دارد. به همین دلیل است که باز مانند آن داستان‌ها، قهرمان‌هایش نه به نام بلکه به صفت یاد می‌شود، و در آغاز کتاب نیز با نقل قول از اثری ناموجود به نام کتاب موعظه‌ها، به ما یادآوری می‌شود که ...
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها