هیچوقت عکسی از پدرم ندیدهام که مربوط به قبل از عضویت او در ارتش باشد. اصلا نمیدانم او در کودکی یا نوجوانی چه شکلی بوده. اگر پدرم مایملکی از والدینش ارث برده بود. اگر یادبود خانوادگی یا یادگاری از ایام جوانیاش داشت، من هرگز آن را ندیدم.
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
پرسه در حوالی داستان امروز 3 (16 داستان از 16 نویسنده) مجموعه داستان
داستان اصولا چیزی جز همین رو درروییها نیست، رودررویی با تاریکیهای خود جامعه یا تاریخ، و سپس دگرگون شدن و برکشیدن خود با آگاهی و نگاهی دیگر به زندگی، و البته روشنتر شدن، به گمان من جذابیت و قدرت هر داستانی به این است که چهقدر بتواند ما را با هر کدام از تاریکیها آشنا کند، وگرنه در واقع داستان ...
تهدید و داستانهای دیگر
... سیم محال است، برای این که درخت را زخمی میکند
- وقتی کالبی با تمام سنگینیاش با آن آویزان شود به شاخهای بسته شده برمیخورد ـ و این را، در آن روزها که سالمسازی محیطزیست اهمیت داشت، ما نمیخواستیم، میخواستیم؟ کالبی نگاه تشکرآمیزی به من کرد و ختم جلسه اعلام شد...
1 منهای 1
اگر براقکننده جوانترم میکرد، خوشتیپ نشانم میداد، پوستم را صاف میکرد، دندانهایم را ردیف میکرد و شکل دماغم را تغییر میداد؛ میدانستم حقهی فنی ترسناکی در کار است و بهجای آن که مثل یک ابله فریب بخورم، با مشت آینه اما بدون تردید خودم بود؛ نه جوان، نه خوشتیپ، نه هیچچیز ویژهای، کمی قوز کرده، شکمی نسبتا بزرگ، کیسهای زیر ...
صبح یکشنبه (داستانهای از ادبیات امروز فرانسه زبان) مجموعه داستان
داستانهای این مجموعه از بین آثاری انتخاب شده است که در فاصله 1981 تا 2009 به چاپ رسیدهاند.در این 30سال نویسندههای در ادبیات فرانسه ظهور کردهاند که آثارشان به زبانهای دیگری ترجمه شده و در دنیا با استقبال خوبی روبهرو شدهاند.عدم ترجمه این آثار در ایران این سؤتفاهم را در پی آورده که ادبیات فرانسه مرده است و دیگر ...