هیچوقت عکسی از پدرم ندیدهام که مربوط به قبل از عضویت او در ارتش باشد. اصلا نمیدانم او در کودکی یا نوجوانی چه شکلی بوده. اگر پدرم مایملکی از والدینش ارث برده بود. اگر یادبود خانوادگی یا یادگاری از ایام جوانیاش داشت، من هرگز آن را ندیدم.
مارپیچ
من از طریق نویسندگی امرار معاش میکنم، اما آن روز میزده شده بودم و سردرد وحشتناکی داشتم و کل بعدازظهر کار نکرده بودم. قرار بود یک کار فوری انجام دهم، در واقع باید شرح نوشتههایی را برای کتاب آثار عکاسی هنرمندی مینوشتم که با او آشنایی داشتم. اما زقزق کردن مداوم سرم باعث شد به کلی نسبت به تصاویر او ...
عطر دارچین
خانم پاین عزیز، جناب پدر ویر کشیش اقلیت انگلیسی زبان، سرکار عالی را به من معرفی کردهاند. من فرد رکگویی هستم، پس بدون مقدمهچینی به اصل مطلب میپردازم. پدر ویر گفتند شما به تازگی همسر خود را از دست دادهاید و سرپرستی ندارید. ایشان فکر کردند که شاید شما به ازدواج با مردی که بتواند علاقه و امنیت مورد نظرتان ...
پشت دیوارهای دیر (مجموعه داستانهای فرانسوی)
رودریک همه چیز را به کلارا میگفت و او را از ندامتهای خود آگاه میکرد. نخستین بار بود که با او از عشق سخن میگفت. کلارا از این حرف استقبال بسیار بدی کرد. این بیان شگرف سودای رودریک را در نظر دختر جوان جالبتر کرد! عشق در جانهای سودایی چنین است. بزرگترین عیبها، زیانبخشیهای بی حد و مرز به ...
روبان سفید
هانکه فیلمسازی است که به درون روح افراد رسوخ میکند و آنها را به صورت عریان شده به مخاطبین خود نشان میدهد. انسانهای از هم گسیخته، ناامید، که قربانی نوعی از بیرحمی و عداوت شدهاند، اما همه این افراد ستمدیده، قربانی چه چیزی هستند؟ خشونت. اگر مولفه خشونت را یک عنصر تکرار شونده در آثار هانکه قلمداد کنیم، این خشونت ...
رقص روی سنجاق (مجموعه 63 داستان کوتاه کوتاه)
او ملکه 1 دنیای کهنه و قدیمی بود که اجدادش را با گیوتین در مرکز پاریس گردن زده بودند و من 1 تیرباران شده cracow طراح مد تازه به دوران رسیده بودم که اجدادم در حول و حوش شهر کراکو بودند.
اما گور پدر این چیزها، مهم این بود که عاشق هم بودیم...