مجموعه داستان خارجی

ریموند دیگر با ما نیست کارور مرده (مجموعه 10 داستان از نویسندگان جهان)

اول مرد بیرون آمد و چند دقیقه بعد، زن. بسته کوچکی اسکناس در دست داشت و می‌شمرد. عینک تیره بزرگی صورتش را پوشانده بود. یک بار دیگر هم آن‌ها را دید، همان شب دست در دست زیر یک چتر قدم می‌زدند و به ویترین مغازه‌ای که پر از تلویزیون بود خیره شدند. تلویزیون وسطی توجهشان را جلب کرده بود و حالا لبخند می‌زدند. پیش از آن که راه‌شان را بکشند و بروند زن دستی به موهای خود برد تا مرتب‌شان کند. مرد رو به دوربین مداربسته توی ویترین دست تکان داد و بی‌سروصدا راه افتادند و رفتند.

9789647002943
۱۳۹۵
۱۶۸ صفحه
۱۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
مرد شماره 1 (مجموعه داستان‌های پلیسی)
مرد شماره 1 (مجموعه داستان‌های پلیسی) داستان‌های این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شده‌اند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهره‌آور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین می‌باشند، آشنا می‌کند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شده‌اند.
آخرین سرنخ
آخرین سرنخ کتاب حاضر گزیده‌ای است از داستان‌های کوتاه با موضوع پلیسی و جنایی که همگی واقعی بوده و به عنوان برترین آثار در این سبک معرفی و به 25 زبان در کشورهای مختلف منتشر شده است. این ماجراها علاوه بر جذابیت و هیجان، دارای نکات و تجربیاتی اثرگذار هستند که از میان صدها داستان از نویسندگان مختلف، گزیده و در یک ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
زرنگ‌ترین پیرزن دنیا و 79 داستان کوتاه دیگر از ملل مختلف جهان
زرنگ‌ترین پیرزن دنیا و 79 داستان کوتاه دیگر از ملل مختلف جهان با این سخن، مدیر عامل بیشتر وسوسه شد و از آنجا که خیالش از خودش آسوده بود از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت ده صبح برنامه‌ای برایش نگذارد. روز بعد پیرزن درست سر ساعت به همراه مردی که در ظاهر وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت. پیرزن بسیار محترمانه از مدیر عامل خواست که در صورت امکان ...
منظره زمستانی
منظره زمستانی از هفته‌ها قبل مقدمات و تهیه و تدارک جشن آغاز شد. قرار بود تمام دهکده در آن ضیافت شرکت کنند. قرار بود بزی سر ببرند و کباب کنند. زن‌ها سخت مشغول درست کردن شیرینی‌جات و غذا‌هی خوش‌مزه بودند، بی‌آنکه از خرج و مخارج ابایی داشته‌باشند.
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها