رمان خارجی

مگره سرگرم می‌شود

(Maigret samuse)

سه سال می‌شد که مگره تعطیلات واقعی را تجربه نکرده بود. هربار که برای رفتن به سفر آماده می‌شد قضیه‌ای پیش می‌آمد که ناچار بود به آن بپردازد. این‌بار تصمیم گرفت به تعطیلات برود، بی‌آن که از پاریس خارج شود! اما خیلی زود حوصله مگره از بیکاری سر می‌رود. چیزی نمی‌گذرد که خواندن خبری در روزنامه‌ها او را درگیر معمایی تازه می‌کند: کشف جسد زنی جوان در مطب یک پزشک سرشناس...

عباس آگاهی
9786006732794
۱۳۹۶
۱۸۰ صفحه
۱۹۶ مشاهده
۰ نقل قول
ژرژ سیمنون
صفحه نویسنده ژرژ سیمنون
۴۹ رمان ژرژ ژوزف کریستین سیمنون در ۱۳ فوریه سال ۱۹۰۳ در شهر لیژ (Liége)بلژیک به دنیا آمد. پدرش دزیره در یک شرکت بیمه حسابدار بود. ژرژ در سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسه سن آندره به تحصیل پرداخت و با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ به کالج سن لویی رفت که دبیرستانی تحت نظارت ژزوئیت ها بود. تا پیش از ۱۹۱۸ به مشاغل مختلفی از جمله شاگردی در کتابفروشی پرداخت، اما در ژانویه آن سال در پی بیماری پدرش ...
دیگر رمان‌های ژرژ سیمنون
بیگانگان در خانه
بیگانگان در خانه ژرژ سیمنون، نویسنده بلژیکی فرانسوی زبان داستان‌های پلیسی جنایی،‌ در آغاز کار نوشتن، نویسنده‌ای عامه‌پسند بود. در سال 1931 بازرس مگره را آفرید که شخصیت اصلی داستان‌های پلیسی او شد. بسیاری از آثار او از جمله: کارد و طناب، امضای مرموز، کاراگاه در کاباره، شبی در چهار راه، بیگانگان در خانه، مرگ در پاریس و تبهکار از دیگر آثار این ...
تردید مگره
تردید مگره پیرزنی، در گوشه‌ای از میدان رن پوان گل لی‌لا می‌فروخت، گل‌هایی که بوی باغ‌های حومه شهر را می‌دادند و مگره در برابر میل خریدن دسته‌ای از آن‌ها مقاومت کرد. با یک دسته گل دست و پاگیر در مرکز پلیس آگاهی چه کار می‌توانست بکند؟ احساس سبکی می‌کرد، یک سبکی بخصوص. از دنیایی ناشناخته بیرون می‌آمد که در آن کمتر از آنچه ...
سایه‌بازی
سایه‌بازی در یکی از محلات قدیمی پاریس در ساختمانی مجاور میدان وژ جنایتی رخ داده. صاحب آزمایشگاه داروسازی به ضرب گلوله‌ای کشته شده است و گاو‌صندوق آزمایشگاه را خالی کرده‌اند. مگره با مستاجران ساختمان آشنا می‌شود و در ملاقات با خانواده مقتول اسراری از زندگی پنهانی وی برملا می‌شود. اسرای که مگره را...
مگره و جیب‌بر
مگره و جیب‌بر در این داستان مگره خود را در دنیای فیلم و سینما می‌یابد و اتفاقاتی رخ می‌دهد که فقط در دنیای سینما احتمال وقوع آن هست. کیف جیبی‌اش به سرقت می‌رود و سارق آن نابغه‌ آشفته‌حالی از آب در می‌آید که جسدی در آپارتمانش به زمین افتاده و اتفاقات فراوان دیگری در جوار آن وجود دارد.
مگره و سایه پشت پنجره
مگره و سایه پشت پنجره جسد همچنان تنها، سر بر روی نامه‌های پراکنده، در دفتر کارش بود. ناگهان صدای فریادی از طبقه دوم به گوش رسید. صدای فریادی گوش‌خراش، مثل کسی که نومیدانه کمک می‌طلبد. ولی زن سرایدار خم به ابرو نیاورد و ضمن باز کردن در اتاقش، آهی کشید و گفت: «خب...! بازم زنکه دیوونه...»
مشاهده تمام رمان های ژرژ سیمنون
مجموعه‌ها