پیش از آن که رفته باشم از دست.
بگذار دستهایت را دست خود بدانم.
دشتها و جنگل و کوه و دریایت را.
تن من کن.
پیش از آن که مرگ در ربایدم سرد.
در ایوانم پدیدار شو.
مومیایی
«خدایگان کشته شد.»
واقعه، چون تندری در آسمان شبانه ترکید، خبر بر بالهای باد، آفاق را در نور دید. مرگ خدایگان همچون زندگیش، از دژ شاهی بهسان طلسمی باطل شده، به هوا برخاست، از فراز باغها، کوشکها، میدانها، سراها، بازارها، شهرها و ایالات گذشت؛ از فراز کشورها و قارهها عبور کرد و در سراسر گیرندههای جهان ارتباطات، طنین افکند.
واقعه یورش میآورد، ...
یادداشتهای بدون تاریخ
این روحیه، که به علت بیایمانی و بیاخلاقی، دامنگیر گروهی شده، سخت خطرناک است. چون طاعون کشنده است: به خود اندیشیدن و جمع را نادیده گرفتن و به وقت معرکه جان و مال را نجات دادن و دیگران را در تاریکی جهل و مصیبت رها کردن و له کردن، آری این بلیه چون طاعون کشنده است.
بغل کردن دنیا (طنز نگاره)
فروردین: خوشبختی بزرگی در نزدیکی شماست، آن را به خوبی نمیبینید، چون کورید، یا عقل درست و حسابی ندارید، کافیست نگاهی به اطراف خود در بانک بیاندازید، توی این شغل سادهترین کار اختلاسست، کافیست بتوانید حسابسازی کنید. اگر تنهایی جرئت ندارید باند تشکیل بدهید، با خودتان روراست باشید، از ته دل پول پرست هستید، خب چه عیبی دارد؟ متولدین این ...
تاریخ طنز ادبی ایران 2 (2جلدی)
در برابر این پرسش که آیا ما مردم شوخطبعی هستیم، پاسخ بیشک آری است. نمونههای باقیمانده از دو هزار و پانصد سال پیش به این طرف نشان میدهد ما نیز مانند بسیاری از فرهنگهای جهان شوخیهای مختص به خود را داشتهایم. نوع شوخی و هدف ساختن و رواج شوخیها و پذیرش آن میتواند از فرهنگی تا فرهنگ دیگر، در هر ...
شبنگارهها
«ما جنگیدیم سالها، خون دشمن، خون خود را روی خاکی ریختیم که از زیر پایمان در میکشیدند. دیگر نه اینجا نه هر جای دیگر، کسی به خون هدر شده ما اهمیت نمیدهد، دنیا ما را به صورت «خبر» میبیند. روزی خبر اول بودیم و حالا نه. خبرهایی جعلی که ربطی به واقعیت زندگی ما ندارد.»