پیش از آن که رفته باشم از دست.
بگذار دستهایت را دست خود بدانم.
دشتها و جنگل و کوه و دریایت را.
تن من کن.
پیش از آن که مرگ در ربایدم سرد.
در ایوانم پدیدار شو.
بغل کردن دنیا (طنز نگاره)
فروردین: خوشبختی بزرگی در نزدیکی شماست، آن را به خوبی نمیبینید، چون کورید، یا عقل درست و حسابی ندارید، کافیست نگاهی به اطراف خود در بانک بیاندازید، توی این شغل سادهترین کار اختلاسست، کافیست بتوانید حسابسازی کنید. اگر تنهایی جرئت ندارید باند تشکیل بدهید، با خودتان روراست باشید، از ته دل پول پرست هستید، خب چه عیبی دارد؟ متولدین این ...
تاریخ طنز ادبی ایران 1 (2 جلدی)
در برابر این پرسش که آیا ما مردم شوخطبعی هستیم، پاسخ بیشک آری است. نمونههای باقیمانده از دو هزار و پانصد سال پیش به این طرف نشان میدهد ما نیز مانند بسیاری از فرهنگهای جهان شوخیهای مختص به خود را داشتهایم. نوع شوخی و هدف ساختن و رواج شوخیها و پذیرش آن میتواند از فرهنگی تا فرهنگ دیگر، در هر ...
نیشخند ایرانی (گزینه داستانها و یادداشتهای طنزآمیز و طرحهای هجایی کاتب) مجموعه داستان
این کتاب شامل گزینهای از چهار کتاب شامل یادداشتهای آدم پرمدعا، آقای ذوزنقه، یادداشتهای بدون تاریخ شب نگارهها میباشد. این کتاب یادآور روزها و سالهایی است که در آن مردم و وطن را عاشقانه نگریسته و مومنانه تصویر کردهام. به تو تقدیم میکنم که آن روزها هنوز یه دنیا نیامده بودی، حالا که مخاطب من شدهای حرفهای دیگری هم با ...
باغ گمشده
شب سرد مهرگانی نه فقط شبی از فصلی سد، که شب و روز دنیایی به سردی گراییده است.
باغ اجدادی فرو میریزد. احساس از دست رفتن و فنا شدن قربانیان را بر آن میدارد تا دگر باره بسازندش، اما خیانت، نفرین و عفریت مرگ تقدیری دیگر را مقدر کردهاند.
تصویرها جان میگیرند و شرق با تمامی هیبت خود نفس میکشد تا دگر ...