رمان خارجی

آخرین نامه معشوق

«آخرین نامه معشوق» رمانی است که یک ماجرای عاشقانه را از ورای دهه‌ها به تصویر می‌کشد. در سال 1960، جنیفر استرلینگ، وقتی در بیمارستان چشمانش رامی‌گشاید، هیچ ‌چیزی را به خاطر نمی‌آورد، نه حادثه تصادفی که کار او را به انجام کشانده است، نه شوهر ثروتمندش و نه حتی نام خودش را. او در جستجو هویت فراموش‌شده خویش به نامه‌ای برمی‌خورد که با حرف «B» امضا شده و از طرف مردی بود که گویی حاضر است همه چیزش را به خاطر او به خطر بیندازد...

متین کریمی
مصدق
9786007436707
۱۳۹۶
۴۴۸ صفحه
۶۰۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جوجو مویز
صفحه نویسنده جوجو مویز
۳۰ رمان پائولین سارا جو مویس و در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان متولد شد. او در رویال هالووی (Royal Holloway) دانشگاه لندن (University of London)و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن (Bedford New College) تحصیل کرد. در سال ۱۹۹۲ او برنده یک بورس مالی از روزنامه ایندیپندنت برای شرکت در دوره کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری در دانشگاه شهر (City University) در لندن شد. او پس از آن به مدت ۱۰ سال (به جز یک سالی که در هنگ کنگ برای ساندی مورنینگ ...
دیگر رمان‌های جوجو مویز
خلیج نقره‌ای
خلیج نقره‌ای نمی‌دونین پایین اومدن و سقوط کردن چقدر آسونه. وقتی می‌فهمی که پایین پایینی و هیچ‌کی دور و برت نیست. مثل یه خواب می‌مونه که یهو نمی‌فهمی از کجا سر در آوردی. بعد یهو می‌بینی هیچ‌کی رو نداری که کمکت کنه یا حتا دلداری‌ت بده که آره می‌تونی برگردی و حرفاش یه نوری باشه تو قلبت که می‌شه برگشت. تو اون ...
اسب رقصان
اسب رقصان در گوشه‌ای از لندن، هنری لاشاپل که پنجاه سال پیش در فرانسه در یک آموزشگاه سوارکاری مخصوص نخبگان تعلیم دیده است، به نوه و اسبش می‌آموزد چگونه بر نیروی جاذبه زمین غلبه کنند و حرکات نمایشی انجام دهند. سپس مشکلاتی پیش می‌آید و سارای چهارده ساله مجبور می‌شود خود به تنهایی کار را ادامه دهد.
میوه خارجی
میوه خارجی داستانی رازآلود از گذشته‌هایی دور با شخصیت‌هایی هنجارشکن و ترقی‌خواه در جامعه‌ای سنت‌گرا است. «لوتی» از آوارگان جنگ جهانی دوم است، در کودکی به خانواده‌ی دکتر هولدن سپرده می‌شود و در کنار سیلیا، دختر خانواده هولدن که هم‌سن اوست، رشد می‌کند و سال‌های نوجوانی را پشت سر می‌گذارد. زندگی در شهر کوچک و بی‌جنب و جوش «مِرِم» عذاب‌آور است و ...
باز هم من
باز هم من روزی روزگاری، دختری کوچک در این دنیا زندگی می‌کرد. او خیلی شاد بود یا دست کم خودش به خودش می‌گفت که خیلی شاد است. او مانند بسیاری از دخترهای دیگر بود، دوست داشت تلاش کند تا متفاوت به نظر برسد، شبیه کسی که خودش نبود؛ اما مانند بسیاری از دختران دیگر، زندگی مسیر او را تغییر داد و به جای ...
دختری که رهایش کردی
دختری که رهایش کردی می‌دونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشتت می‌سپری؟ یه جورایی بهت خوشامد می‌گه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود می‌اومد. به زودی می‌تونستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم می‌رسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگر اون‌قدری بی‌رحم نیست ...
مشاهده تمام رمان های جوجو مویز
مجموعه‌ها