رمان ایرانی

لبه آب

سوری با شنیدن صدای شلیک، از جا پرید و دوید طرف در هال. فرهاد به سرعت بلند شد و خودش را رساند به سوری و دست سوری را گرفت و کشید طرف خودش و او را از در دور کرد. سوری تقلا کرد دستش را از دست فرهاد بکشد بیرون و برود طرف در، ولی نتوانست. با التماس به فرهاد نگاه کرد و گفت: شاید الیاس خودمان باشه.

9789643379360
۱۳۹۶
۱۲۰ صفحه
۱۲۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های هادی خورشاهیان
هزارتوی خواب‌های من
هزارتوی خواب‌های من مردها در هر سن و سالی که باشند اخلاق‌های عجیب و غریبی دارند. بچه هم که بود همین‌ طوری توی خانه بند نمی‌شد. شاید به خاطر این است که توی خانه به دنیا نیاورده بودمش. بین راه دو تا روستا به دنیا آمد که رفته بودیم عزای مادر یکی از همسایه‌ها.
من هومبولتم
من هومبولتم انسان عمدتا با موضوعات زندگی می‌کند و حتی احساس و رفتار او بستگی به تصوراتش دارد. او موجود منحصر به فردی است که زبان، احساس و رفتار را به او، یا برای او انتقال می‌دهد.
تا صدای رباب پای قطار
تا صدای رباب پای قطار
الفبای مردگان
الفبای مردگان الفبای مردگان رمان سرگشتگی آدم‌هایی است که در هزارتوهای تاریخ و جغرافیا گم شده‌اند. در این هزارتوها، هر راه تازه می‌تواند بی‌راهه دیگری باشد و باعث سرگردانی بیش‌تر آدم‌ها بشود و به زندانی دیگر ختم شود. آدم‌های این رمان همگی یک بار از اسب افتاده‌اند، ولی تلاش می‌کنند از اصل نیفتند تا روزی که بتوانند شاهراه را پیدا کنند و ...
سایه‌های ترس
سایه‌های ترس سایه‌های ترس، روایتی متفاوت و تو در تو، از ترس‌هایی است که گاه و بی‌گاه بر زندگی ما سایه می‌اندازند. چهار راوی این رمان را روایت می‌کنند. روایتی از ترس‌هایی که در سایه راه می‌روند. در این رمان زندگی نگار با زندگی ناتالی گره می‌خورد. اما قسمت عجیب ماجرا اینجاست که ناتالی قهرمان یک فیلم است. فیلمی که پنجاه سال ...
مشاهده تمام رمان های هادی خورشاهیان
مجموعه‌ها