رمان خارجی - فرانسه

خوشا خوشبختان

(Heureux les Heureux)

خوشبختی چیست؟ رضایت درونی یا موقعیت خاص بیرونی؟ چه ارتباطی به روابط انسان‌ها و خصوصا عاطفه و عشق میانشان دارد؟ رابطه خوشبختی با معنای هستی و درک آن چیست؟ شاید بتوان گفت این سوالات ذهن یاسمینا رضا، نویسنده رمان خوشا خوشبختان، را مشغول کرده و او با به تصویر کشیدن زندگی روزمره شخصیت‌های داستان از زبان خودشان و خلق روابطی تودرتو، که امروزه در اکثر جوامع شاهد آن هستیم، خواسته است این سوالات را برای مخاطب پیش کشیده و او را به چالش قضاوت درباره سطحی شدن انسان امروز، دور شدنش از معنای هستی و درگیر شدنش در امور بی‌ارزش برای تمام عمر بکشاند. این رمان از زبان هجده راوی روایت شده است و عشق‌ها، رابطه‌ها، خیانت‌ها، خوشی‌ها و تلخی‌های زندگی هر یک از زبان خودشان در زمان و مکانی مشخص بازگو می‌شود.

زهرا خانلو
چترنگ
9786008066170
۱۳۹۶
۱۵۲ صفحه
۱۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های یاسمینا رضا
بللا فیگورا
بللا فیگورا یاسمینا رضا - درام‌نویس پرآوازه فرانسوی - یکی از مطرح‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان حال حاضر جهان است. او در حوزه تئاتر کشور ما هم کاملا شناخته شده است: هنر، زندگی ضرب‌در سه، مرد تصادفی، گفت‌وگوهای پس از یک خاک‌سپاری و خدای کشتار... از جمله معروف‌ترین درام‌های ترجمه‌ شده او به فارسی هستند که به دفعات در طی سال‌های گذشته در ایران اجرا شده‌اند. شاید ...
گفتگوهای پس از 1 خاک‌سپاری
گفتگوهای پس از 1 خاک‌سپاری یاسمینا رضا نمایش‌نامه‌نویس و رمان‌نویس ایرانی تبار، موفق‌ترین و محبوب‌ترین چهره در عرصه‌ی ادبیات نمایشی در دو دهه‌ی اخیر است. گفت و گوهای پس از یک خاکسپاری نخستین اثر اوست که نام یاسمینا رضا را بر سر زبان‌ها انداخت و او را به چهره‌ی مطرح در میان غول‌های دنیای تئاتر بدل ساخت. این اشتهار و موفقیت با آثار بعدی او هنر، ...
شما بازی را چطور تعریف می‌کنید
شما بازی را چطور تعریف می‌کنید در نمایش‌نامه شما بازی را چطور تعریف می‌کنید که سال 2011 به چاپ رسیده شاهد داستان در داستانی هستیم که در هزارتوی خود زندگی رمان‌نویسانی را در قالب شخصیت‌های نمایش‌نامه مورد مداقه قرار داده است.
آدام هابربرگ
آدام هابربرگ بدین ترتیب، روزی از روزها آدام بربرگ روی نیمکتی روبه‌روی قفس شترمرغ‌ها نشسته بود. نیمکت از بارش نامحسوس باران نمناک بود. دو شترمرغ بی‌حال خاکستری رنگ جلوی خانه‌شان در محوطه‌ای کاملا خالی علوفه می‌خوردند، تلفن همراه هابربرگ در جیبش زنگ زد: «الو!» صدایی از آن طرف خط گفت: «عجب هوایی! آدم دق می‌کند.»، «کجایی؟»، «باغ وحش»، «اون‌جا چیکار می‌کنی؟»، «خودت ...
مشاهده تمام رمان های یاسمینا رضا
مجموعه‌ها