رمان خارجی - اسپانیا

ماتاهاری

کمی قبل از ساعت پنج صبح، گروهی هجده نفره که اکثرا آن‌ها افسران ارتش فرانسه بودند، از پله‌های ساختمان سنت لازار، زندان زنان پاریس بالا رفتند. زندانبان با در دست داشتن شمعی برای روشن کردن مشعل‌ها، بقیه را هدایت می‌کرد. گروه رو‌بروی سلول شماره 12 ایستادند. مسئولیت مراقبت از زندان را راهبه‌ها به عهده داشتند...

9786005873276
۱۳۹۶
۲۰۰ صفحه
۴۳۵ مشاهده
۰ نقل قول
پائولو کوئیلو
صفحه نویسنده پائولو کوئیلو
۶۳ رمان او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
دیگر رمان‌های پائولو کوئیلو
کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم این کتاب نخستین بخش از تریلوژی «و در روز هفتم» است. دو بخش دیگر این سه‌گانه، رمان‌های «ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد» و «شیطان و دوشیزه پریم» هستند. در هرسه کتاب، به یک هفته زندگی انسان‌هایی معمولی پرداخته می‌شود که هرکدام به یک باره خود را پیش روی عشق، مرگ یا قدرت می‌یابند. به اعتقاد نویسنده، چه در هر انسان و ...
زهیر
زهیر زهیر یک رمان است که نام آن از داستان EL Zahir «خورخه لوئیس بورخس» اقتباس شده است. بورخس مفهوم زهیر را متعلق به سنت اسلامی می‌داند و حدس می‌زند در آغاز سدة هجدهم مطرح شده باشد. زهیر به عربی یعنی بیش از حد تابناک، مرئی، حاضر، چیزی که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. چیزی یا کسی که وقتی برای اولین بار با ...
جاسوس
جاسوس جاسوس نام رمانی نوشته پائولو کوئیلو است که از سوی جهان کتاب منتشر کرده است. ماه اکتبر سال 2017 که فرا برسد، یک سده از مرگ پرسش‌برانگیز ماتا هاری، سپری شده است. سرگذشت پرفراز و نشیب این زن که به اتهام جاسوسی علیه فرانسه در برابر جوخه اعدام ایستاد، چه در چند پاراگراف صفحه‌ای از ویکیپدیا و چه در زندگینامه‌ای ...
زندگی
زندگی تنها راه برای یافتن تصمیم درست آن است که بفهمیم تصمیم غلط کدام است، راه دیگر را هم بدون ترس بیازماییم، و آن‌وقت تصمیم بگیریم. اگر برداشت محصول را به تعویق بیاندازیم، میوه فاسد می‌شود، اما اگر مشکلات‌مان را به تعویق بیاندازیم، رشد می‌کنند.
11 دقیقه
11 دقیقه و ناگهان زن گناهکار شهر، حاضر شد. زنی که می‌دانست مسیح در خانه مرد فریسی در حال غذا خوردن است. بطری مرمرین محتوی معجون را برداشت. پشت سر او ایستاد. کنار پاهایش نشست، پاهایش را با اشک چشمانش شستشو داد، آنها را با موهای سرش خشک کرد، پاهایش را بوسید، پاهایش را با معجون تقدیس کرد. مرد فردیسی که او ...
مشاهده تمام رمان های پائولو کوئیلو
مجموعه‌ها