از هفتهها قبل مقدمات و تهیه و تدارک جشن آغاز شد. قرار بود تمام دهکده در آن ضیافت شرکت کنند. قرار بود بزی سر ببرند و کباب کنند. زنها سخت مشغول درست کردن شیرینیجات و غذاهی خوشمزه بودند، بیآنکه از خرج و مخارج ابایی داشتهباشند.
عشق بدون قید و شرط
این کتاب مجموعهای از بیست و هشت داستان کوتاه است که از نویسندگان ناشناس انتخاب و گردآوری شده است. داستانهای این مجموعه با موضوع محوری عشق و ایمان جمعآوری شده و در نهایت سادگی حوادث میکوشند تا نگاهی تازه به معنویت و نشانههای والای آن داشته باشند.
جفت 6 (12 داستان از 12 نویسنده برنده جایزه نوبل) مجموعه داستان
هزاران ماجرا ارزش یک ماجرای حقیقی و فراموش نشدنی را نداشت. برای همین هم هست که همه آنها روی هم به ماجرایی نمیارزید که در این آخرین هزاره اتفاق افتاد، وسط سرزمینی خشک، مردی دید، مسلح به نیزه با نشان خانوادگی اشرافی سوار بر اسبی لاغر مردنی که به سپاهی از آسیابهای بادی میتاخت. سوار به هوا پرتاب شد و ...
80 سال داستان کوتاه ایرانی 1 (2 جلدی)
داستانهای مجموعه دو جلدی هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی، با مضمونها و سبکهای متنوعشان، نمایانگر گرایشهای نوشتاری مطرح در تاریخ ادبیات معاصر هستند. داستانهای انتخاب شده به نحوی در پی هم قرار گرفتهاند که خواننده به شکلی ملموس در جریان سیر تحول داستان کوتاه ایرانی قرار گیرد.
امیدواریم این مجموعه، دریچهای رو به باغ پردرخت داستاننویسی ایران بگشاید.
سراسر پنجره (مجموعه داستانهای منتخب جایزه ادبی طهران)
تنگ شیشهای از دستش رها شد، زمین خورد و شکست. خاک از طعم سرد سرکه سیاه شد. با دستی بر دماغ فرار کرد؛ پابرهنه. مادر جیغی کشید و فحشی بدرقه پاهای برهنه او نمود. دو قطره خون سرخ کنار تکه شکسته تنگ در زمین فرو میرفت. خاک گرم و نرم کوچه زیر قدمهای تند و پیدرپی او به هوا برمیخاست ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...