راهب اعظم دستان خونآلودش را از جسد برداشت و آنها را در کاسه نقرهای که از آب مقدس پر شده بود فرو برد. خون در بین گلبرگهای رز داخل کاسه پخش شد و آنها را تیره و درخشان کرد...
۱۸ رمان
دیوید اندرو گمل نویسندهٔ مشهور بریتانیایی کتابهای قهرمان محور بود. درحالی که در دوران جوانی به روزنامه نگاری مشغول بود در سال ۱۹۸۴ اولین رمان رسمی خود با عنوان "افسانه" را منتشر کرد. بعد از آن زمان بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۶ بیش از سی رمان نوشت که بیشتر آنها حماسی و فانتزی بودند. کتابهای او با فروش بیش از یک میلیون نسخه همچنان در سراسر دنیا به فروش میرسند.
مادرش او را که در غرب لندن و در محلهای فقیرنشین ...
خون آشام
20 سال از زمانی که جان شانو، مرد اورشلیمی فرانسهای، دروازههای زمان را شکافت و دیکن و همراهانش را به این دنیا آورد، گذشته است. 20 سالی که در آن ردی از شانو نبود و دیکن در شهر اتحاد حکمرانی میکرد و قصد داشت سرزمینی موعود از تصورات خود بسازد. اما سواران اورشلیمی دیکن موجی از وحشت به راه انداختهاند، ...
پادشاه آن سوی دروازه
یک قرن از دفاع قهرمانانه دروس دلنوچ گذشته است. اما مردم درنای رو در روی هراس جدیدی قرار میگیرند؛ امپراطوری دیوانه که به وسیله دو سپاه همیشه پیروز اهریمنی شکستناپذیر در قدرت نگاه داشته میشد. پیوندیها هیولایی هستند سرشار از قدرتی مهیب. کشیشان سیاه، کشیشان جنگجویی هستند که در مهارتهای جنگی نظیر ندارند. مردم درنای در مقابل آنها با خطری ...
آخرین شمشیر قدرت
روح آترپندراگون در دوزخ به زنجیر کشیده شده، شمشیر قدرت در گرداب شورش و غوغا گم شده، قلمرو در تهدید قبایل بربر به سرکردگی ربالنوع نامیرا قرار گرفته. عصر تاریکی بر فراز بریتانیای روم دمیده است. آنگاه مردی به نام ریولیشن در جستجوی کودکی اهریمنزاده بر میآید... در جستجوی ارباب افسانهای نیزه... و در جستجوی شمشیری برای نجات قلمرو.
شمشیر در توفان
نمیگم نجنگ، میگم متنفر نباش. نفرت، مثل آفت میمونه، از وجودت تغذیه میکنه و از انسانی به انسان دیگه منتقل میشه. نفرت هیچوقت نمیمیره کان. ما بذرشو با هر عملی که انجام میدیم، پخش میکنیم. هر کسی رو که بکشی، پسرش با نفرت و انتقامجویی از تو بزرگ میشه. و وقتی انتقام گرفت، پسر تو یاد میگیره از اون متنفر ...
شیر مقدونیه
شیر مقدونیه رزمآرا، پارمنیون. قهرمانی تنها در جست و جوی رستگاری، که در عوض سرنوشت را مییابد.
شاهزاده سیاه کودکی که به الکساندر تبدیل میشود و بزرگترین امپراتوری شناخته شده دنیا را میسازد. بر همه چیره میشود. همه، به جز روح آشوب، شیطانی نامیرا که در روحش جای گرفته است.
آنها به همراه هم به دنیاهای دیگری وارد میشوند، در آن ...