رمان خارجی - فرانسه

آلیوشا

(Aliocha)

وقتی الکسی به دوستان همکلاسی خود فکر می‌کرد با خود می‌گفت که کودکی آنان بسیار آرام‌تر از کودکی او بوده است. آن‌ها مجبور نشده بودند که از دو وطن یکی را انتخاب کنند. آن‌ها بی‌ریشه نشده بودند. او شناور بود و نه پدر،نه مادرش هیچ کدام نمی‌توانستند او را درک کنند. آلکسی به یاد سرایدار قبلی‌شان افتاد که همین دو سال پیش او را «بچه خارجی کثافت» صدا زده بود. چرا؟ چون که او و دوستانش جلوی در خانه سرایدار صحبت کرده بودند. این ناسزا همچون نوک پیکانی در وجود او مانده بود. چه انزجاری در چهره درهم فشرده سرایدار دیده می‌شد!

خاموش
9786008330653
۱۳۹۶
۱۶۴ صفحه
۱۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های هانری تروایا
شب‌های سپید روزهای خاکستری
شب‌های سپید روزهای خاکستری
خانم حوا
خانم حوا سیب سفید درختی. قند عسل!... سیب گلاب دارم... چون آقای کک ریکو دو لامارتینیر حرکتی نکرد، حوا سیبی از جعبه کوچک برداشت و به سوی او دراز کرد. مرد وحشت‌زده روی برگرداند و از میان جمعیت فرار کرد. دیگر هیچ‌وقت آن زن را ندید و دیگر هیچ‌وقت سوار قطار زیرزمینی نشد.
سرقت ادبی
سرقت ادبی
چخوف
چخوف
نان غربت
نان غربت این رمان کوتاه، ساده و بی‌رحم یک رمان بزرگ است، باچارچوب افسونگرش و خوشبختی آرام شخصیت‌ها،زمانی طولانی تراژدی را که در حال باروری است، پنهان می‌کند و فراتر از قصه، تمامی مشکل بیان احساس پدر‌بودن است، درست یا غلط (حقیقت و درستی کجاست؟) که هانری تروایا شکوهمندانه آن را با پیامدهای بسیار جنون‌آمیز بیان می‌کند. هانری ترویا یک استاد به ...
مشاهده تمام رمان های هانری تروایا
مجموعه‌ها