رمان خارجی - فرانسه

خواهران باربارن

(La vengeance du pardon)

«درکم کن موییزت. دوست دارم تمام عمرم را با فابین بگذرانم چون دوستش دارم، اما از کجا بدانم که می‌شود؟ "تمام عمر"... خیلی مبهم است، نه؟ تازه فابین فقط همین تابستان اینجاست. سپتامبر برمی‌گردد به لیون. زندگی من همین حالاست، نه فردا. بعدش هم، ادای کسی را که خیلی تعجب کرده در نیاور، من و تو صد بار در موردش حرف زدیم، ما ازدواج را قبول نداریم. اگر بشود خب بهتر است، اما اگر نشد به هر حال با فابین می‌مانم.»

چترنگ
9786008066781
۱۳۹۷
۲۹۶ صفحه
۲۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
اریک امانوئل اشمیت
صفحه نویسنده اریک امانوئل اشمیت
۵۲ رمان اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشته‌های او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامه‌های او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفته‌است. چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است. نمایشنامه‌هایی از او نظیر «خرده جنایت‌های زناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گل‌های معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گل‌های قرآن»، «اسکار و خانم ...
دیگر رمان‌های اریک امانوئل اشمیت
کشتی‌گیری که چاق نمی‌شد
کشتی‌گیری که چاق نمی‌شد از آنجایی که من لاغر و دراز و بی‌حال و وارفته بودم، وقتی که شومینتسو از جلویم رد می‌شد، فریاد می‌کشید: من یم مرد تنومند رو تو وجود تو می‌بینیم. کفری‌کننده بود! من از روبه‌رو مثل پوست خشک‌شده یک شاه‌ماهی بودم که بر روی یک چوب کبریت قرار گرفته بود؛ از نیم‌رخ... کسی نمی‌توانست از نیم‌رخ مرا ببیند، من تنها از دو ...
1 روز قشنگ بارانی
1 روز قشنگ بارانی پنج داستان کوتاهی که در این کتاب گرد آمده است. هر یک حکایت زنی را بازگو می‌کند. زنانی با خصوصیات و خلق و خویی متفاوت، اما همگی در جست و جوی حقیقت خود و معنای زندگی. اریک امانوئل اشمیت در این داستان‌ها با سبکی ساده و بی‌پیرایه اما پرکشش، ترانه‌سرای امید و شور زندگی می‌شود تا بار دیگر با خواننده‌اش به ...
سوموکاری که نمی‌توانست تنومند شود
سوموکاری که نمی‌توانست تنومند شود از آنجایی که من لاغر و دراز و بی‌حال و وارفته بودم، وقتی که شومینتسو از جلویم رد می‌شد، فریاد می‌کشید: من یم مرد تنومند رو تو وجود تو می‌بینیم. کفری‌کننده بود! من از روبه‌رو مثل پوست خشک‌شده یک شاه‌ماهی بودم که بر روی یک چوب کبریت قرار گرفته بود؛ از نیم‌رخ... کسی نمی‌توانست از نیم‌رخ مرا ببیند، من تنها از دو ...
وقتی اثر هنری بودم
وقتی اثر هنری بودم او قربانی شده. بهتر بگویم، قربانی خطابه‌های عصر ما. به ما می‌فهمانند که ظاهر مهم است. پیشنهاد می‌کنند که چیزهای زیادی خریداری کنیم. اجناس جدید بازار را بخریم. باید ظاهرمان، لباس‌هایمان، غذاهایی که می‌خوریم، آرایشی که می‌کنیم، وسایل، اتومبیل، لوازم زیبایی، لوازم سلامتی، و موقعیت اجتماعی ما مناسب باشد. باید به سرزمین‌های دور سفر کنیم. عمل‌های جراحی انجام بدهیم. آدام ...
2 مرد از بروکسل
2 مرد از بروکسل پدرتان یک مرد استثنایی بود. در زندگی‌ام دیگر چنین انسانی را نشناخته‌ام، چنین انسان خوبی را، انسانی که چنین درک عمیقی از دیگران و بدبختی‌هایشان داشت. او همه چیز را بدون این که نیازی به توضیح داشته باشد درک می‌کرد. او واقعا از شفقت بی‌اندازه‌ای بهرمند بود. میراندا و من نگاهی متعجب با هم رد و بدل کردیم. اگر می‌خواستیم خصوصیات ...
مشاهده تمام رمان های اریک امانوئل اشمیت
مجموعه‌ها