مردم مشوش
مردم مشوش یک کمدی درخشان دربارە یک گروگانگیری غیرعادی است و مثل بقیه کارهای فردریک بکمن پر است از هیجان، غافلگیری و ــ بهرغم همه اتفاقاتش ــ پر از شور زندگی.
این رمان حکایتی پرپیچ و تاب است از لحظات حساس و سرنوشتساز؛ از اینکه چطور ما آدمها نقشهایی را میپذیرم که از ما انتظار میرود و چطور این نقشها ...
مردی به نام اوه
مردم میگفتند او تلخ است. شاید راست میگفتند. هیچوقت عکسالعمل خاصی در برابر این حرف نشان نداده بود. مردم اغلب او را ضد اجتماع میدانستند. اوه فکر کرد این یعنی او بیش ازحد به مردم اشتیاق ندارد. و در این مورد، با بقیه کاملا موافق بود. کاری به کار دیگران نداشت. در افکار خودش غرق بود.
برای همسرش یک قفسه کتاب ...
شهر خرسها
کشف و پرورش یک بازیکن حقیقتا با استعداد، درست مثل دیدن درخت گیلاسی پر شکوفه در یک باغ یخزده است و شهر در ژرفای آن زمستان طولانی بوی بهار میداد. درختان گیلاس همیشه بوی درخت گیلاس میدهند، اما پول بوی هیچچیزی نمیدهد. شاید نفرت از عشق سادهتر باشد، اما او از عشق و نفرت گذشت و سرانجام پیروز شد.
"با ...
شهر خرس
موضوع این کتاب هاکی است. ـ ورزش محبوب خرسها ـ اما شهر خرس و ساکنان آن در دل جنگل دغدغههای دیگری هم دارند. امیدها و رویاهای آنها به بازوهای بازیکنان تیم هاکی گره خورده، اما ماجرایی که برای یکی از این بازیکنان و دختری جوان پیش میآید اتفاقهای دیگری را رقم میزند... داستان این شهر کوچک داستان تمام جهان است. ...
و من دوستت دارم
این کتاب، داستانی کوتاه است درباره آنچه که در ازای نجات یک زندگی، باید قربانی کنیم. اگر نه آینده، که گذشته هم مهم باشد، اگر نه تنها جایی که میرویم، بلکه رد پایی هم بجا میگذاریم اهمیت داشته باشد، اگر مجبور باشیم همه دار و ندارمان را بگذاریم؛ خود را فدای چه کسی خواهیم کرد؟