رمان ایرانی

کافه داش آقا

-

9786007746301
۲۵۶ صفحه
۶۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های سعید تشکری
مفتون و فیروزه 1 (2 جلدی)
مفتون و فیروزه 1 (2 جلدی) کوفتی این قلب که دو سال است برای تو می‌زند و باور نمی‌کند که تو نیستی. توی این دو سال که تو را گرفتند و بردند، هرکس یک جوری خواب تو را می‌بیند و به خودش دلداری می‌دهد که تو زنده‌ای. حالا زیبا دانشجوی زیست‌شناسی دانشکده علوم مشهد است و برای خودش عکاسی هم می‌کند؛ پای مردن تو که می‌رسد، ...
مفتون و فیروزه 2 (2 جلدی)
مفتون و فیروزه 2 (2 جلدی) کوفتی این قلب که دو سال است برای تو می‌زند و باور نمی‌کند که تو نیستی. توی این دو سال که تو را گرفتند و بردند، هرکس یک جوری خواب تو را می‌بیند و به خودش دلداری می‌دهد که تو زنده‌ای. حالا زیبا دانشجوی زیست‌شناسی دانشکده علوم مشهد است و برای خودش عکاسی هم می‌کند؛ پای مردن تو که می‌رسد، ...
هندوی شیدا
هندوی شیدا زبان فارسی ...
رژیسور
رژیسور می‌دوم، می نویسم، می خوانم و باز دوباره از نو؛ دویدنی همواره. من که نامم سعید است. همچنان که در طول همه این سال‌ها خواسته‌ام حکی از من بماند به جای، در سینه‌ام بغضی سرشار از دوست داشتن و در سرم چیزی سنگینی می‌کند که باید جهان و وسعتش را هر باره ببینی و بیاموزی و خلق کنی و بنویسی. ...
پاریس پاریس
پاریس پاریس هر کسی در دل تاریکی؛ یارش را یاد می‌کرد. یاری دیگر نمانده بود. فقط باری بود، یاری نبود. توی خانه امام غریب؛ جز او دلداری نبود. فانوس‌ها خاموش. زنبوری‌ها خاموش. برق برق علا، روی گنبد طلا. توی تاریکی جفا. نگام کن خدا. یا ضامن آهو. پشت در قزاق‌ها ایستادن. با تیر و مسلسل و تفنگ. واویلا!
مشاهده تمام رمان های سعید تشکری
مجموعه‌ها