۳۰ رمان
پائولین سارا جو مویس و در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان متولد شد. او در رویال هالووی (Royal Holloway) دانشگاه لندن (University of London)و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن (Bedford New College) تحصیل کرد.
در سال ۱۹۹۲ او برنده یک بورس مالی از روزنامه ایندیپندنت برای شرکت در دوره کارشناسی ارشد روزنامهنگاری در دانشگاه شهر (City University) در لندن شد. او پس از آن به مدت ۱۰ سال (به جز یک سالی که در هنگ کنگ برای ساندی مورنینگ ...
پس از تو
«مدتی در دنیای جدیدت احساس ناخوشایندی خواهی داشت، خارج شدن از دایره امنیت همیشه با حس عجیبی همراه خواهد بود... عطشی در توست کلارک، نوعی جسارت و بیباکی، فقط مثل اکثر مردم آن را سرکوب کردهای. فقط خوب زندگی کن، فقط زندگی کن.
با عشق، ویل.»
دو سال گذشته است...
لوئیسا کلارک دیگر یک دختر عادی با یک زندگی معمولی ...
خلیج نقرهای
نمیدونین پایین اومدن و سقوط کردن چقدر آسونه. وقتی میفهمی که پایین پایینی و هیچکی دور و برت نیست. مثل یه خواب میمونه که یهو نمیفهمی از کجا سر در آوردی. بعد یهو میبینی هیچکی رو نداری که کمکت کنه یا حتا دلداریت بده که آره میتونی برگردی و حرفاش یه نوری باشه تو قلبت که میشه برگشت. تو اون ...
آخرین نامه معشوق
عزیزترینم و تنها عشقم .پای حرفم هستم، به این نتیجه رسیدم که تنها راه پیش روی ما اینه که یکی از ما تصمیم بزرگی بگیره ...
من به اندازه تو قوی نیستم. وقتی اولین بار تو رو دیدم, به نظرم خیلی شکننده اومدی کسی که باید ازش مراقبت کنم, ولی متوجه شدم کاملا در اشتباه بودم. تو یه زن قوی ...
ماه عسل در پاریس
باران در خیابان ناگهان قطع شده بود. مردی دستش را از در ورودی بیرون برد و چیزی به دوستش گفت که هر دو را به خنده انداخت. صدای لوری از زمزمه هم ضعیفتر بود. گفت: «اگه بخوام رک بگم، بزرگترین تهدید ازدواج شما شوهرتون نیست. حرفهای آدمیه که نمیدونم چطور خطابش کنم، همون مشاوری که شما رو به اینجا کشونده؛ ...
آنکه به من ستاره بخشید
«راستش، بدجوری گیر افتادم.»
مارجری اخم کرد: «تو گیر نیفتادی.»
«گفتنش برای تو راحته. تو خونه داری، بلدی چطور از خودت مراقبت کنی.» «آلیس، تو مجبور نیستی طبق قوانین اونا پیش بر. مجبور نیستی طبق قوانین هیچ کس پیش بری. به جهنم، اگه دلت میخواد میتونی همین امروز شال وکلاه کنی وبرگردی انگلستان.»
«نمی تونم...»
«می خوام یه چیزی بهت بگم.» ناگهان بازوی آلیس ...