اگر دوباره زندگی را آغاز میکردم
این مجموعه داستان کوتاه اثری از نویسندگان جوانی است که تصمیم بر نوشتن گرفتهاند و برای اولینبار نوشتهاند با خواندن این مجموعه با بیست و دو نوع زندگی دوباره آشنا خواهید شد.
مرگ تاثیرگذار
فرمانده با خونسردی رفتن آنها را تماشا میکرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره میکرد، دیگران را هم به خطر میانداخت. میگفت خیلیها کشته میشوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته میشوند...
پایان بحران
در داستانهای کوتاه این کتاب، تعدادی از شخصیتهای اصلی داستانها نه درک درستی از شرایط موجود خود دارند و نه خبر از واکنشهای غلوآمیزشان.
گاهی عجولانه برای رفع اشتباهی، با اشتباهی دیگر درصدد جبران هستند و گاهی هم فرصتطلبانه در پی راهحلی لحظهای...
نخل و غبار
هیچکس نمیداند که شبها میآید. از همین گوشه باز پرده، تکان میخورد و بعد همهجا روشن میشود. تنم گر میگیرد. میلرزم و یواشکی چشم می چرخانم که گمش نکنم. انگار عادتمان شده که او یکهو بیاید و من در سکوت دنبالش راه بیفتم...
57 داستان کوتاه انگلیسی
آیا میدانستید که عقاب قبل از شروع طوفان متوجه نزدیک شدنش میشود؟
عقاب به نقطهای بلند پرواز میکند و منتظر رسیدن باد میشود.