۲۲ رمان
از ویکی پدیای فارسی احمد شاملو، الف. بامداد یا الف. صبح (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹)، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ ...
خروس زری پیرهن پری
آتیش یه جونت بزنه.
به خون و مونت بزنه!
با پیشی زشت بیحیا.
آتیش به جون گرفتهها!
نقطه رو رحمتم شدین.
اسباب زحمتم شدین...
روزنامه سفر میمنت اثر ایالات متفرقه امریغ
... البته این یک سفرنامه شخصی نیست، بلکه از زبان یک پادشاه فرضی، احتمالا از طایفه منحوس قاجاریه روایت میشود، تا برخورد دو جور تلقی و دوگونه فرهنگ و برداشت اجتماعی برجستهتر جلوه کند. و اینکه قالب طنز را برایش انتخاب کردم جهتش این است که جنبههای انتقادی رویدادها را در این قالب بهتر میشود جا انداخت. ...
ملکه سایهها
یکی بود یکی نبود.
روزی روزگاری، زیر این آسمان کبود، خواهر و برادری بودند که به خوبی و خوشی با هم زندگی میکردند. روزها برادر میرفت کار میکرد و پول در میآورد، و خواهر توی خانه میماند و به کارهای خانهداریاش میرسید.
یک روز که آن دو تا کنار هم جلو پنجره نشسته بودند و پرواز کبوترها را توی آسمان تماشا میکردند، ...
مثل خون در رگهای من (نامههای احمد شاملو به آیدا)
افسوس. چشمهای تو که مثل خون در رگهای من دوید، یکبار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور میکردم خواهم توانست به این رشته پر توان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یکبار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه میدانستم که برای من، هیچگاه "زندگی" مفهوم درست خود را پیدا نخواهد ...