اندکی بدی در نهاد تو
اندکی بدی در نهاد من
اندکی بدی در نهاد ما...
و لعنت جاودانه بر تبار انسان فرود میآید
آبریزی کوچک به هر سراچه هر چند که خلوتگاه عشقی باشد شهر را
از برای آن که به گنداب در نشیند
کفایت است
۲۲ رمان
از ویکی پدیای فارسی احمد شاملو، الف. بامداد یا الف. صبح (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹)، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ ...
باغ آینه
خود نه از امید رستم
نی زغم
وین میان خوش دست و پایی
میزنم...
ابراهیم در آتش
آنچه به دید میآید
و آنچه به دیده میگذرد
آنجا که سپاهیان
مشق قتال میکنند
گستره چمنی میتواند باشد
و کودکان
رنگینکمانی
رقصنده و
پر فریاد
مثل خون در رگهای من (نامههای احمد شاملو به آیدا)
افسوس. چشمهای تو که مثل خون در رگهای من دوید، یکبار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور میکردم خواهم توانست به این رشته پر توان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یکبار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه میدانستم که برای من، هیچگاه "زندگی" مفهوم درست خود را پیدا نخواهد ...
قصه 7 کلاغون
یکی بود. یکی نبود
1 مردی بود که 7 تا پسر داشت. خانهای هم داشت سر یک تپه نزدیک 1 چشمه. از برکت کشت و کاری که میکرد، با زن و هفت پسرش عمری میگذراند وخوشبخت بود. تا اینکه زد خدا بهاش دختری هم داد. اما دختری چنان ضعیف و ریزه و میزه، که آدم با چشمهای خود میدید باورش نمیآمد...
هوای تازه
هوای تازه مجموعه شعری اثرگذار در یک دوران شکوفایی ادبی است و بی هیچ اغراقی غنیترین آثار شاعر را نیز در بر دارد. هوای تازه هم کتاب شعر است و هم سطر سطر آن به گونهای روشن تاریخ سرزمینی را در خود نهفته دارد و از سالهایی روایت میکند که سال باد/ سال اشک/ سال درد/ سالی که غرور گدایی ...