رمان ایرانی

77 شعر از احمد شاملو

آن‌گاه بانوی پرغرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر، که به آسمان بارانی می‌اندیشید. و آن‌گاه بانوی پرغرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر باران، که پیرهن‌اش دستخوش بادی شوخ بود. و آن‌گاه بانوی پرغرور باران را. در آستانه نیلوفرها، که از سفر دشوار آسمان باز می‌آمد.

9786009154180
۱۳۹۰
۴۹۲ صفحه
۱۸۱ مشاهده
۰ نقل قول
احمد شاملو
صفحه نویسنده احمد شاملو
۲۲ رمان از ویکی پدیای فارسی
احمد شاملو، الف. بامداد یا الف. صبح (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹)، شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس ایرانی و از بنیان‏گذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام می‌شد و از همین روی، خانواده‏ اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ ...
دیگر رمان‌های احمد شاملو
آیدا درخت و خنجر و خاطره
آیدا درخت و خنجر و خاطره اندکی بدی در نهاد تو اندکی بدی در نهاد من اندکی بدی در نهاد ما... و لعنت جاودانه بر تبار انسان فرود می‌آید آبریزی کوچک به هر سراچه هر چند که خلوت‌گاه عشقی باشد شهر را از برای آن که به گنداب در نشیند کفایت است
گزینه اشعار احمد شاملو
گزینه اشعار احمد شاملو و بدین نمط شب را غایتی نیست نهایتی نیست، و بدین نمط ستم را واگوینده‌تر از شب آیتی نیست.
ترانه‌های اشک و آفتاب (با قاب) مجموعه شعر
ترانه‌های اشک و آفتاب (با قاب) مجموعه شعر در این مجموعه آیدا در آیینه، ابراهیم در آتش، ققنوس در باران، درآستانه، مرثیه‌های خاک. لحظه‌ها و همیشه، مدایح بی‌صلحه، ترانه‌های کوچم غربت.
میراث
میراث وقتی با سر و روی تر از حیاط برگشتم و پشت به پنجره جلو آینه نشستم، رو تیغه بالای دیوار حیاط که از پنجره تو آینه دیده می‌شد چشمم به گربه خاکستری دراز و لاغری افتاد که انگار از تو آینه مواظب رفت و آمد من بود، و دیدم که رک و پوست کنده، با کله نسبتا بزرگش به‌ام اشاره‌هایی ...
مشاهده تمام رمان های احمد شاملو
مجموعه‌ها