شعر

هوای تازه

هوای تازه مجموعه شعری اثرگذار در یک دوران شکوفایی ادبی است و بی هیچ اغراقی غنی‌ترین آثار شاعر را نیز در بر دارد. هوای تازه هم کتاب شعر است و هم سطر سطر آن به گونه‌ای روشن تاریخ سرزمینی را در خود نهفته دارد و از سال‌هایی روایت می‌کند که سال باد/ سال اشک/ سال درد/ سالی که غرور گدایی کرد، توصیفی است همچون آیینه و حقیقت آن روزگاران را برمی‌تابد

نگاه
9789641126393
۱۳۹۰
۳۴۴ صفحه
۱۲۳ مشاهده
۰ نقل قول
احمد شاملو
صفحه نویسنده احمد شاملو
۲۲ رمان از ویکی پدیای فارسی
احمد شاملو، الف. بامداد یا الف. صبح (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹)، شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس ایرانی و از بنیان‏گذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام می‌شد و از همین روی، خانواده‏ اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ ...
دیگر رمان‌های احمد شاملو
77 شعر از احمد شاملو
77 شعر از احمد شاملو آن‌گاه بانوی پرغرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر، که به آسمان بارانی می‌اندیشید. و آن‌گاه بانوی پرغرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر باران، که پیرهن‌اش دستخوش بادی شوخ بود. و آن‌گاه بانوی پرغرور باران را. در آستانه نیلوفرها، که از سفر دشوار آسمان باز می‌آمد.
مجموعه آثار احمد شاملو (مجموعه اشعار)
مجموعه آثار احمد شاملو (مجموعه اشعار) خوابید آفتاب و جهان خوابید. از برج فار، مرغک دریا، باز. چون مادری به مرگ پسر نالید. گرید به زیر چادر شب، خسته. دریا به مرگ بخت من، آهسته.
مجموعه آثار احمد شاملو 1 (مجموعه اشعار)
مجموعه آثار احمد شاملو 1 (مجموعه اشعار) مردی ز باد حادثه بنشست مردی چو برق حادثه برخاست آن،‌ ننگ را گزید و سپر ساخت وین، نام را، بدون سپر خواست ابری رسید پیچان پیچان چون خنگ یال‌اش آتش‌، بر دشت برقی جهید و موکب باران از دشت تشنه، تازان بگذشت آن پوک تپه،‌ نالان نالان لرزید و پاگشاد و فرو ریخت و آن شوخ بوته،‌ پر تپش از شوق پیچید و با بهار درآمیخت
قصه 7 کلاغون
قصه 7 کلاغون یکی بود. یکی نبود 1 مردی بود که 7 تا پسر داشت. خانه‌ای هم داشت سر یک تپه نزدیک 1 چشمه. از برکت کشت و کاری که می‌کرد، با زن و هفت پسرش عمری می‌گذراند وخوشبخت بود. تا اینکه زد خدا به‌اش دختری هم داد. اما دختری چنان ضعیف و ریزه و میزه، که آدم با چشم‌های خود می‌دید باورش نمی‌آمد...
مشاهده تمام رمان های احمد شاملو
مجموعه‌ها