شعر

بن‌بست‌ها و ببرهای عاشق (گزینه شعر معاصر)

با آوازی یک‌دست یک‌دست دنباله چوبین‌ بار در قفای‌اش خطی سنگین و مرتعش بر خاک می‌کشید «تاج خاری بر سرش بگذارید!» و آواز دراز دنباله بار در هذیان دردش یک‌دست رشته‌ای آتشین می‌رشت

ثالث
9789646404243
۱۳۹۶
۳۹۲ صفحه
۱۰۱ مشاهده
۰ نقل قول
احمد شاملو
صفحه نویسنده احمد شاملو
۲۲ رمان از ویکی پدیای فارسی
احمد شاملو، الف. بامداد یا الف. صبح (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹)، شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس ایرانی و از بنیان‏گذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام می‌شد و از همین روی، خانواده‏ اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ ...
دیگر رمان‌های احمد شاملو
آی عشق چهره آبیت پیدا نیست
آی عشق چهره آبیت پیدا نیست این مجموعه به جهت آنکه حاوی نخستین نمونه‌های شعر سپید فارسی است، قابل توجه است. به تو سلام می‌کنم کنار تو می‌نشینم و در خلوت تو شهر بزرگ من بنا می‌شود اگر فریاد مرغ و سایه‌ی علف‌ام در در خلوت تو این حقیقت را باز می‌یابم.
مثل خون در رگ‌های من (نامه‌های احمد شاملو به آیدا)
مثل خون در رگ‌های من (نامه‌های احمد شاملو به آیدا) افسوس. چشم‌های تو که مثل خون در رگ‌های من دوید، یک‌بار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور می‌کردم خواهم توانست به این رشته پر توان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یک‌بار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه می‌دانستم که برای من، هیچ‌گاه "زندگی" مفهوم درست خود را پیدا نخواهد ...
مجموعه آثار احمد شاملو 1 (مجموعه اشعار)
مجموعه آثار احمد شاملو 1 (مجموعه اشعار) مردی ز باد حادثه بنشست مردی چو برق حادثه برخاست آن،‌ ننگ را گزید و سپر ساخت وین، نام را، بدون سپر خواست ابری رسید پیچان پیچان چون خنگ یال‌اش آتش‌، بر دشت برقی جهید و موکب باران از دشت تشنه، تازان بگذشت آن پوک تپه،‌ نالان نالان لرزید و پاگشاد و فرو ریخت و آن شوخ بوته،‌ پر تپش از شوق پیچید و با بهار درآمیخت
خروس زری پیرهن پری
خروس زری پیرهن پری آتیش یه جونت بزنه. به خون و مونت بزنه! با پیشی زشت بی‌حیا. آتیش به جون گرفته‌ها! نقطه رو رحمتم شدین. اسباب زحمتم شدین...
گزینه اشعار احمد شاملو
گزینه اشعار احمد شاملو و بدین نمط شب را غایتی نیست نهایتی نیست، و بدین نمط ستم را واگوینده‌تر از شب آیتی نیست.
مشاهده تمام رمان های احمد شاملو
مجموعه‌ها