اگر روی نقشه فلاندر، چه قدیمی و چه جدید، دنبال شهر کوچک کیکاندون بگردید، احتمالا پیدایش نخواهید کرد. پس یعنی کیکاندون شهرکی است نابود شده؟ نه. شهری در آینده؟...
۴۶ رمان
ژول گابریل ورن نویسنده و آیندهنگر فرانسوی بود که کتابهای زیادی با مضمون علمی-تخیلی نوشت.
او هنگامی از سفر به هوا و فضا و زیر دریا در داستانهای خود سخن گفت که هنوز بشر نتوانسته بود وسایل و امکانات چنین سفرهایی را فراهم کند. آثار او از نظر ترجمه به زبانهای دیگر بعد از آثار آگاتا کریستی در رده دوم جهانی هستند. سال ۲۰۰۵ به مناسبت صدمین سال مرگ او «سال ژول ورن» نامیده شد. تاکنون چندین انیمیشن و فیلم از ...
زیرزمین اژدها
به طرف اسطبل رفتند. اسبها در آنجا تنها بودند و مثل این بود که نفسنفس میزدند و شیهههای بلند میکشیدند. به یکی از میلههای ساک همیشگی کارل آویخته بود و کتاب حساب او هم در کناری افتاده بود، مارسل متوجه شد که چراغ دستی او هم در سر جایش نیست و این خود دلیل تازهای بود که کارل به درون ...
بلیت بختآزمایی
اما بشنوید از بلیت مشهور ال کامپ، آن را بعد از قرعه کشی لاتاری به ال کامپ برگرداندن و این بلیت در قاب چوبی، در جایگاه افتخاری سالن بزرگ مهمانخانه دال خودنمایی میکند اما چیزی که به چشم میخورد، آن قسمتی از بلیت نیست که روی آن شماره 9672 نوشته شده است.، بلکه پشت بلیت است که روی آن آخرین ...
20 هزار فرسنگ زیر دریاها (3 جلدی)
داستان بیست هزار فرسنگ زیر دریاها یکی از آثار مشهور ژولورن، نویسنده فرانسوی، است که مبتکر داستانهای عملی - تخیلی و پیشگو و الهامبخش بسیاری از اختراعات و اکتشافات شگفانگیز قرن بیستم است.
قهرمان این داستان، زیر دریاییای اختراع کرده است که با نیرویی شگرف و مرموز در ژرفای اقیانوسها حرکت میکند و استحکام و نیرومندی آنچنان است که میتواند به ...
میشل استروگف (ادبیات کلاسیک جهان)
نیمه شب پانزدهم ژانویه بود
و صدای شادمانه میهمانان شرکتکننده در جشن،
تالارهای پذیرایی قصر را پر کرده بود.
زنها با لباسهای گلدوزی شده و با شکوه و
مردها با لباسهای رسمی و مدالهای
متعدد بر سینه، جلوهگری میکردند.
آئینههای تالارهای مرمر کاخ با نور چهل چراغها
درخشش با شکوهی پیدا کرده بودند.
شهر پولاد
شب که میرسید نوار روز بالا میرفت تا جای خود را به نوار شب بسپارد. ولی پسر او در بارکش جای نمیگرفت. بلکه به اصطبل میرفت، بلرـ آتول غزیزش را به سرعت باز مییافت، شامش را که مقداری جو سیاه بود به اضافه جیره علفش میداد، سپس به نوبه خود مختصر شام سردش را که از بالا برایش به ...