رمان ايراني

مشی و مشیانه

نویسنده در این داستان از آفرینش نخستین زن و مرد در اسطوره‌های ایرانی سخن می‌گوید. گفتنی است بر طبق اسطوره‌ها کیومرث ـ نخستین انسان اسطوره‌ای ـ پس از سه‌هزار سال از پیدایش او بر روی زمین، جان می‌یابد. او پس از جان یافتن با گاوی به نام "اوگدات" آشنا می‌شود. در این حال اهریمنی با نام "جه" خطاب به اهریمن بزرگ می‌گوید: این موجوداتی که اهورا مزدا آفریده، عمر طولانی دارند و ما باید قدرت خود را به آن‌ها نشان بدهیم. جه به کیومرث و گاو حمله می‌کند. پس از حمله‌ی جه، گاو کشته و کیومرث بیمار می‌شود. کیومرث پس از 30 سال تحمل بیماری، جسدش بر روی زمین قرار گرفته و نطفه‌اش در خاک فرو می‌رود. تابش آفتاب بر این نطفه، آن را پاکیزه ساخته و سپس از آن، 2 ریواس سبز می‌شود، این ریواس‌ها سرانجام به دو آدم با نام‌های "مشی" و "مشیانه" تبدیل می‌شوند و از آن‌ها هفت‌قلویی به دنیا می‌آید که بر طبق گفته‌ی اسطوره‌ها، نژاد همه‌ی انسان‌ها از همین هفت فرزند است.

9789648944877
۱۳۹۲
۲۳۲ صفحه
۱۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های محمد محمدعلی
جمشید و جمک
جمشید و جمک راویان قصه‌های سه‌گانه روز اول عشق، زنانی هستند که در کنار آن مردان بزرگ می‌زیسته‌‌اند، و تا کنون به دیدار نمی‌آمده‌اند. چرا که در کنار هر مرد بزرگ و خداگونه، زنی، همسری می‌زیسته است در شان و منزلت او، که خود عاشقی بی‌نظیر بوده است، در حد اسطوره‌ها و افسانه‌ها و قصه‌هایی که تا کنون خوانده‌ایم. این بار جمک، از ...
آدم و حوا
آدم و حوا
3 گانه روز اول عشق (آدم و حوا - مشی و مشیانه - جمشید و جمک)
3 گانه روز اول عشق (آدم و حوا - مشی و مشیانه - جمشید و جمک)
باورهای خیس 1 مرده
باورهای خیس 1 مرده دیشب مانا، کیف را از دستم گرفت. خواست کمکم کند لباس درآورم که نگذاشتم. مطمئن نبودم باز نشدن بند کفشم بخشی از یک رویا نباشد. پرسشی هم شنیده بودم (( کجایی عزیزم؟)) بایست پاسخ می‌دادم. چون آونگی در میان آشفتگی واقعیت و آرامش رویا، انسان‌ها آمدند و رفتند. مسخ می‌شوند، هزارپاره می‌شوند، بیگانه می‌شوند. محمد محمدعلی در باورهای خیس یک مرده ...
جهان زندگان
جهان زندگان ما وارث سرنوشت درگذشتگان خویشیم. اما این به آن معنا نیست که گوشه‌ای بنشینیم، و دست روی دست بگذاریم، و چون وارث درگذشتگان خویشیم، در پی تغییر سرنوشت خود و اطرافیان خود نباشیم. یا حتی ندانیم چه بر سرمان آمده که نتیجه گرفته‌ایم، ما وارث سرنوشت درگذشتگان خویشیم.
مشاهده تمام رمان های محمد محمدعلی
مجموعه‌ها