رمان ایرانی

آدم و حوا

کاروان
9789648497328
۱۳۸۸
۳۵۲ صفحه
۷۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های محمد محمدعلی
برهنه در باد
برهنه در باد او سرهنگ است و کیهانی و بزرگ‌تر ما و احترامش واجب. من که دامادم، جوانمردم و شاید سر سوزنی آدم. همسرم حوا نیست، فرشته است، فرزند کیهانی و آذر میدختی. آن که ستون داستان است، منصور بیتل است یا منصور مرعشی پاچناری، افسر سابق ارتش و آگاهی و... با توست که بگویی بر آمده از روشنایی یا تاریکی؟ یا هر ...
باورهای خیس 1 مرده
باورهای خیس 1 مرده ناصر صبوری، رئیس هیئت مدیره شرکت تعاونی در سی و هشتمین سالگرد تولدش، نسخه‌ خطی کتابی قدیمی، حاوی مقدرات و سرنوشت بشر را از مادرش هدیه می‌گیرد. این ماجرا که مصادف با گرفتن قطعه زمینی برای شرکت تعاونی مسکن اداره است، نقطه‌ عطفی در زندگی صبوری می‌گردد. با پیشرفت کار ساختمان‌سازی و برخوردن ساکنان به مساله‌ کمبود آب، رد پای ...
چشم دوم و چند داستان دیگر
چشم دوم و چند داستان دیگر گوشی تلفن را گذاشت و روی کاناپه دراز کشید. لوستر وسط هال یادآور خاطره‌ای آزاردهنده بود. روز اول وروشان به این خانه و موقع آویختن لوستر، بار دیگر کشمکش آن‌ها بالا گرفت. همسرش از رنگ نقره‌ای آن خوشش نمی‌آمد و به حالت قهر لوستر را رها کرد و شاخه‌ فلزی آن روی پای مرد افتاد. یک هفته نتوانست کفش بپوشد. ...
رعد و برق بی‌باران
رعد و برق بی‌باران
مشاهده تمام رمان های محمد محمدعلی
مجموعه‌ها