رمان خارجی

بهترین داستان‌های جهان 4 (قرن‌های نوزدهم و بیستم) سنت‌ستیزان بخش اول مدرنیست‌ها

شما در این مجموعه با چهار دوره داستان‌نویسی در قرن‌های نوزده و بیستم میلادی آشنا خواهید شد: دوره سنت‌گرایان که از اوایل قرن نوزدهم آغاز می‌شود؛ دوران طلایی که دربرگیرنده میانه و انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است؛ و سنت‌گرایان که دو دوره مدرنیسم و پست مدرنیسم را در قرن بیستم به خود اختصاص داده‌اند. آشنایی با 103 نویسنده بزرگ از 34 کشور دنیا، و خواندن 113 داستان از آن‌ها، این مجموعه را دایره‌المعارفی بی‌بدیل در حوزه ادبیات داستانی کرده است.

اسم
9786009505050
۵۲۸ صفحه
۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
قصه‌های 57 (گزیده داستان‌های انقلاب) مجموعه داستان
قصه‌های 57 (گزیده داستان‌های انقلاب) مجموعه داستان هر یک از دوره‌ها و رویدادهای بزرگ اجتماعی ادبیات خاص خود را هم در پی دارد که معمولا هم توسط افرادی که در شکل‌گیری آن رویداد بزرگ سهیم بوده‌اند یا فرزندان نسلی که باعث شکل‌گیری آن اتفاق شده‌اند به وجود می‌آید چرا که گونه‌های مختلف ادبی در هر دوره‌ای از اشکال هویتی آن دوره تاریخی محسوب می‌شود که جلوه‌هایی از ...
زمان طاووس
زمان طاووس بیرون که رفتند، مگ از سر تنفر فریاد فروخورده‌ای کشید؛ تمام کرم‌های خاکی حیاط روی پله خزیده و همان‌جا مرده بودند. محوطه چمن‌کاری حالا صرفا حالت اسفنجی نداشت، بلکه خیس آب بود و مثل باتلاقی لجن گرفته به نظر می‌رسید.
جن داخل بطری و 14 داستان کوتاه قرن 19
جن داخل بطری و 14 داستان کوتاه قرن 19 داستان‌های کوتاه قرن 19 مجموعه‌ای فوق‌العاده از داستان‌های کلاسیک است که دیوید استوارت دیویس آن را برگزیده و ارائه کرده است. اینها داستان‌های عصر طلایی داستان‌نویسان بزرگ هستند که تصویری خاطره‌انگیز از آن روزهای رفته را به ما می‌نمایانند، و در عین حال سرگرمی جذاب و انگیزشی برای افکار خواننده امروزی فراهم می‌کنند.
1 سرباز ساده ملکه
1 سرباز ساده ملکه می‌خوام برم از ملکه بپرسم. می‌خوام هرچی می‌دونم رو واسش تعریف کنم و ازش بپرسم که چی درسته و چی غلط. اگه بهم چشمک بزنه، خوب، اون وقت دیگه توی دردسر افتاده‌م. این منم، سیموس تاد، متولد 1955، یه سرباز ساده ملکه و همین و بس. این اظهارنامه منه، هم صادقانه است و هم عین واقعیت. اگه با چشمای خودم ...
100 (100 داستان ک...
100 (100 داستان ک... روزی روزگاری، مردی در باغش چندین درخت انار داشت و سال‌ها به هنگام پاییز انارهایش را در سینی‌های نقره‌ای، بیرون باغش می‌گذاشت و بر سینی‌ها علامت‌هایی گذاشته بود که رویشان نوشته بود: یکی بردارید، نوش جانتان. اما مردم می‌گذشتند و هیچ‌کس از میوه‌ها بر نمی‌داشت! مرد فکری کرد و سال بعد هنگام پاییز دیگر انارها را بر سینی‌های نقره نگذاشت، اما ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها