«صداها» پینتر شامل 5 تکپردهای: باز هم یکی دیگه، زبان کوهستان، نظم نوین جهانی، خاکستر به خاکستر و پارتی، را به پیروی از اثر جاودانه دانته، سفری به عالم دوزخ دانست: «جهنمی که امروز همه با هم وارد آن شدهایم».
ضیافت و چند نمایشنامه دیگر
هیچ یک از نمایشنامههایم را نمیتوانم خلاصه کنم. هیچ یک را نمیتوانم توضیح بدهم، به جز گفتن این که: همینه که اتفاق افتاده. همینه که گفتن. همینه که کردن. بعضی وقتها از نوعی پافشاری درون ذهنم آگاهم. تصاویر، شخصیتها، پافشاری میکنند که نوشته شوند. میتوان دمی به خمره زد، تلفنی گرفت یا دور پارک دوید و گاهی هم در خفه ...
دیالوگ با 3 نفر و چند نمایشنامه دیگر
وقتی مینویسم هیچ تماشاگری را در ذهنم ندارم. فقط مینویسم. در مورد مخاطب ریسک میکنم. این کاری است که از ابتدا کردهام و فکر کنم که جواب داده است ـ به این معنا که میفهمم مخاطبی هست. اگر چیزی داشته باشی که بخواهی آن را به جهان بگویی، پس نگران خواهی شد که فقط یک چند هزار نفری ممکن ...