کودک و نوجوان

کدام هیولا (تام گیتس 15)

(what monster)

این کتاب ماجرای هیولاها، معما، یک جشنوراه موسیقی، چیزهای گم‌شده، من و مارکوس است (البته نه لزوما به همین ترتیب)، و یک معلم کمکی خیلی سخت‌گیر، ولی نگذارید این آخری از خواندن کتاب منصرفتان کند.

بهرنگ رجبی
هوپا
9786222042226
۲۴۸ صفحه
۱۶ مشاهده
۰ نقل قول
لیز پیشون
صفحه نویسنده لیز پیشون
۱۴ رمان L. Pichon says that when she was little, she loved to draw, and her mom said she was very good at making a mess (this is still true today). She kept drawing, went to art school, became a designer and art director at Jive Records, and began to publish children’s books. After its publication in the U.K., The Brilliant World of Tom Gates won several prestigious awards, including the Roald Dahl Funny Prize, the Waterstone’s Children’s Book Prize, and the ...
دیگر رمان‌های لیز پیشون
تام گیتس 9 (بهترین کلاس)
تام گیتس 9 (بهترین کلاس) پیشنهادهای من برای بهترین کلاس شدن. (متأسفانه خودم هیچ‌کدام این کارها را نکردم.) 1. سر کلاس‌ها بیدار بمانید. (کمک می‌کند دیگر!) 2. از معلم‌هایتان نقاشی‌های خنده‌دار نکشید. 3. دور و بر قلدر کلاس نپلکید تا توی دردسر نیفتید. 4. نگذارید مامان و بابا چیزی توی دفتر گزارش تحصیلی‌تان بنویسید. 5. نگذارید خواهر بداخلاقتان بهتان امر و نهی کند. (ربط مستقیمی ...
1 کوچولو خوش‌شانسی (تام گیتس 7)
1 کوچولو خوش‌شانسی (تام گیتس 7) بابا می‌خواهد بادبادک درست کند. برای همین دوتایی می‌رویم بیرون و یک عالمه هوای تازه می‌خوریم. اگر ما هم یک حیوان خانگی داشتیم من هم بدم نمی‌آمد بیرون بروم اما چنین چیزی امکان ندارد چون دلیا به حیوان‌ها حساسیت دارد (فکر کنم من هم به دلیا حساسیت دارم). من، درک و نورمن می خواهیم در مسابقه بزرگ مجله موسیقی شرکت ...
ایده‌های 20 (حالا بگو 19)
ایده‌های 20 (حالا بگو 19) وقتی یک ایده بیست به سرم می‌زند، این شکلی می‌شوم (که زیاد اتفاق می‌افتد). مارکوس هم دوست دارد فکر کند که خیلی باهوش است. اما اصلا از این خبرها نیست. وقتی عمو کوین می‌گوید که خیلی همه فن حریف است قیافه بابا این شکلی می‌شود...
تام گیتس 8 (آره نه شاید)
تام گیتس 8 (آره نه شاید) بعضی وقت‌ها تصمیم گرفتن خیلی راحت نیست. به‌خصوص وقت‌هایی که خواهر بداخلاقم دلیا یک جور تهدیدآمیزی می‌آید سروقتم. مامان عزمش را جزم کرده کل خانه را مرتب کند. می‌گوید اگر نمی‌توانم تصمیم بگیرم چه چیزهایی را رد کنم بروند، خودش جایم تصمیم می‌گیرد. فاجعه‌ می‌شود ها! خوشبختانه آفتاب‌های لب‌بوم برای نجاتم سر می‌رسند. (بیش‌تر از یک بار هم)
مشاهده تمام رمان های لیز پیشون
مجموعه‌ها