نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

تار عنکبوت و 2 نمایش‌نامه دیگر (مجموعه نمایش‌نامه)

موقعیت بعضی از اشخاص در نمایشنامه‌های اونیل موقعیت موجوداتی است که در تار عنکبوت گیر می‌افتند. تفاوتی نمی‌کند که این موجود ژنرال دست‌نشانده‌ای باشد که نماینده‌ی شرکتی که او را به قدرت رسانده برایش تعیین تکلیف می‌کند، پدری باشد که تمام دارایی خود را برای پسرش در بُنِ گره‌ی طناب داری قایم کرده، اما زبانش قاصر از بیان این شیرین‌کاری است یا تیره‌بختانی در اعماق جامعه باشند که از بد حادثه در این تار گرفتار آمده‌اند. «تارعنکبوت» مجموعه‌ای‌ست از سه نمایشنامه‌ی کوتاه از یوجین اونیل: «تار عنکبوت»، «طناب» و «فیلم‌بردار».

بیدگل
9786226401098
۱۰۰ صفحه
۴۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های یوجین اونیل
ماهی برای 1 ملعون
ماهی برای 1 ملعون یوجین اونیل نمایش‌نامه‌نویس شهیر آمریکایی، پدر معنوی ادبیات نمایشی شاخص آمریکا و همچنان از برجسته‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان جهان به شمار می‌رود. ماهی برای یک ملعون نمایشگر دنیایی ظالم است که بی‌رحمانه تمام تلاش‌های انسان برای دستیابی به آرزوها و اهدافش را نادیده می‌گیرد. در این نمایش‌نامه زندگی گوی بلورینی است که انسان آن را از امیدها و آرزوهایش پر می‌‌کند ولی ...
درهم‌تنیده جوانک خیال‌باف موج‌گرفتگی
درهم‌تنیده جوانک خیال‌باف موج‌گرفتگی یوجین اونیل، نمایش‌نامه‌نویس شهیر آمریکایی، پدر معنوی ادبیات نمایشی شاخص آمریکا و همچنان از برجسته‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان جهان به شمار می‌رود. او پیش از هر نمایش‌نامه‌نویس دیگر آمریکایی، واقع‌گرایی نمایشی را که آنتوان چخوف، هنریک ایبسن و آگوست استریندبرگ پیشگامانش بودند، به حوزه ادبیات نمایشی آمریکا وارد کرد. سه نمایش‌نامه درهم‌تنیده، جوانک خیال‌باف و موج‌گرفتگی تک‌پرده‌هایی از یوجین اونیل هستند که ...
پیش از ناشتایی و 3 نمایش‌نامه دیگر
پیش از ناشتایی و 3 نمایش‌نامه دیگر در نمایش‌نامه‌های کوتاه یوجین اونیل بذر تفکری پاشیده شده است که تمام عمر و در تمام آثارش دست از سر او برنداشت و آن از سویی کشیده شدن پرده پندار در پیش چشم آدم‌ها و از سوی دیگر دریده شدن این پرده و رویارویی آن‌ها با حقیقت عریان است. چیزی که هستی آن‌ها را به تباهی برده و در لحظه رویارویی از پا درشان ...
مرد یخین می‌آید
مرد یخین می‌آید هیکی: (با اوقات تلخی) خدایا،‌ تو کاراگاه احمقی هستی! فکر می‌کنی الان دیگه به زندگی اهمیت می‌دم؟ نه، کله‌پوک، دیگه هیچ امید واهی نکبت یا هیچ خواب و خیالی واسم نمونده! موران: (او را به سمت در راهرو هل می‌دهد.) راه بیفت!
مشاهده تمام رمان های یوجین اونیل
مجموعه‌ها