رمان ایرانی

شکارچی پروانه‌ها

وقتی در نگاه دیگران تقصیر کار هستی وقتی همه چیز ناخواسته درهم می‌ریزد دیگر هیچ چیز، حتی کندن و رفتن به ‌کار آدمی نمی‌آید، چون با رفتن، خاطره‌ها را نمی‌شود جا گذاشت و تا همیشه با تو همراه خواهند بود. وقتی احساس می‌کنی مدیون کسی هستی برای تمام سال‌های کودکی تا اکنون آن‌گاه انتخاب راه و تصمیم درست سخت‌تر از آنی خواهد بود که باید: یا ادای دین باید کرد، یا به راه دل باید رفت. وقتی همه چیز در هم می‌ریزد، ناخواسته شاید تنها راه، کندن و دل‌سپردن به سادگی‌هاست فارغ شدن از دنیا و حسابگری‌هایش رهایی از قید و بندهای دست و پاگیر و تبدیل شدن به یک شکارچی در پی شکار لحظه‌های ناب و زیبایی‌های زندگی حتی اگر این شکار به وسعت بال پروانه باشد: کوچک اما زیبا؛ مثل عشق!

شادان
9786007368725
۶۴۴ صفحه
۸۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های پروانه شفاعی
عروس مه
عروس مه یاس دوباره برگشت و نگاهش را به امیرسام انداخت. درست بینشان ایستاده بود. چندباری نگاهش بین آن دو رد و بدل شد و با چشمانی اشک‌بار به هر دو خیره شده بود. نگاه امیرسام پر از کینه و نگاه مهدیار پر از انتظار! تا این‌که با صدای مهدیار به خود آمد: بیا این‌جا عزیزم!
بهشت متروکه
بهشت متروکه یکی را باید حفظ کرد و دیگری را به کف آورد: شرافت و خوشبختی را می‌گویم و به بهانه رسیدن به خوشبختی نمی‌توان از شرافت انسانی گذشت. خوشبختی را در پس یک اتفاق عجیب یا رسیدن به نفری در دور دست می‌پنداشتم ولی نمی‌دانستم تاوانی سنگین دارد تاوانی به قیمت روح انسانی‌ام و وقتی معامله‌اش کردم فهمیدم که خوشبختی یک بسته ...
شیرین برای فرهاد
شیرین برای فرهاد دوباره نگاهش درهم گره خورد. باز هم همان احساس نزدیک شدن، احساس یکی شدن، حس می‌کرد آن شب طور دیگری او را دوست می‌دارد. احساس می‌کرد نیرویی که او را همیشه به سوی فرهاد می‌کشاند تنها دیگر رنگ دوستی ندارد. گویی... ‹‹عشق در وجودش متولد شد››
به ساز دلم
به ساز دلم دیگر مثل قدیم‌ها نیست که هر کس را از خانواده‌اش بتوان شناخت اکنون چنان خصوصیات متفاوتی در میان فرزندان همچون اختلاف شب و روز جاری‌ست که گاه فرزند در ظاهر هیچ نشانی از خانواده ندارد. ما که به سادگی دیگران را به خوب و بد تقسیم می‌کنیم گاهی فراموش می‌کنیم آنان را در موقعیت‌شان ببینیم یکی خوب است از دید ...
مشاهده تمام رمان های پروانه شفاعی
مجموعه‌ها