«زیر سایه افرا» رمانی پرماجرا و گاه طنزآلود در مورد بهار، دختری شوخ و سرزنده است که بنابر پیشنهاد عمویش برای کار به کشور کانادا مهاجرت میکند و در آنجا با چالشهای جدیدی مواجه میشود که میبایست خود را با آنها سازگار کند. در آن میان به دنبال دوستی قدیمی نیز میگردد که به طور ناگهانی از زندگیاش خارج شده است... بعضی از آدما مثل یه جرقه به زندگیت درخششی ناگهانی میدن، ولی زود محو میشن و در مقابل آدمایی هم هستن که نورشون ملایم و همیشگیه.