رمان ایرانی

زیر سایه افرا

«زیر سایه افرا» رمانی پرماجرا و گاه طنزآلود در مورد بهار، دختری شوخ و سرزنده است که بنابر پیشنهاد عمویش برای کار به کشور کانادا مهاجرت می‌کند و در آن‌جا با چالش‌های جدیدی مواجه می‌شود که می‌بایست خود را با آن‌ها سازگار کند. در آن میان به دنبال دوستی قدیمی نیز می‌گردد که به طور ناگهانی از زندگی‌اش خارج شده است... بعضی از آدما مثل یه جرقه به زندگیت درخششی ناگهانی می‌دن، ولی زود محو می‌شن و در مقابل آدمایی هم هستن که نورشون ملایم و همیشگیه.

آسیم
9789644186479
۷۰۴ صفحه
۱۰۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های بهاره باقری
آسمان تو چه رنگ است امروز
آسمان تو چه رنگ است امروز زمانی که نه حق خواستن داری و نه یارای دل کندن و فراموش کردن، زمانی که نمی‌توانی بر عشقی نقطه پایان بگذاری، تنها راهی که برایت می‌ماند، رفتن است. رفتن به جایی که تداعی کننده خاطرات بی‌شمارت نباشد.
رویای توسکستان
رویای توسکستان سوار بر اسب در حاشیه مزرعه پیش رفت. گندم‌ها بلند و طلایی شده و وقت درو کردنشان فرا رسیده بود. کاش غصه‌هایش را همراه با گندم‌ها درو می‌کردند کاش دلتنگی‌ها حجمی داشتند و لبریز می‌شدند... در سکوت با غمی ته چشمانش به نقطه‌ای خیره ماند. دیگر در آن‌جا ماندن فایده‌ای نداشت. باید برمی‌گشت و کار و زندگی‌اش را از سر ...
به قلم ماهور
به قلم ماهور -
اسپیدژ
اسپیدژ کافه همون کافه همیشگی بود، با همون عطر مست‌کننده قهوه، همون چیدمان، همون موسیقی روح‌نواز و همون اتمسفر... اما من دیگه همون آدم نبودم. به جای خالیت نگاه می‌کردم و طعم دلتنگیم برای تو به تلخی طعم قهوه شده بود...
مشاهده تمام رمان های بهاره باقری
مجموعه‌ها