نمایش‌نامه

کین

(Kean)

کین هنرپیشه انگلیسی مشهوری است که در اوایل قرن نوزدهم می‌درخشد و تمام مردم سطح بالای لندن برای تجلیل از او می‌شتابند. او مردی است که از افرا‌ط‌کاری پروایی ندارد، احتمال‌ها را به تمسخر می‌گیرد. به نحوی یکسان با لذت به گستاخی. گشاده‌دستی و نیز تحقیر روی می‌آورد. با این همه، ولیعهد انگلستان او را به دوستی خود پذیرفته است و حتی زمانی که خود در معرض بی‌احترامی کین قرار می‌گیرد تندروی‌های او را بر می‌تابد، به راستی کین خودش است یا شخصیت‌های گوناگونی به خصوص چون رومئو، هملت، اوتللو که او در نقش‌شان روی می‌نماید؟ و این شخصیت‌های شکسپیری تا چه حد شخص او را نمی‌بلعند؟...

قاسم صنعوی
گل آذین
9786006414461
۱۳۹۴
۲۸۴ صفحه
۱۴۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
ژان پل سارتر
صفحه نویسنده ژان پل سارتر
۳۶ رمان سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد. پدرش ژان باپتیست سارتر (۱۸۴۷-۱۹۰۶) افسر نیروی دریایی فرانسه بود و مادرش آنه ماری (۱۸۸۲-۱۹۶۹) دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش به علت تب زرد از دنیا رفت. پس از آن مادرش به نزد والدینش بازگشت. پدربزرگش چارلز شوایتزر یکی از عموهای آلبرت شوایتزر در مدرسه به آموزش زبان آلمانی اشتغال داشت. ژان در خانه زیر نظر او و چند معلم خصوصی دیگر تربیت ...
دیگر رمان‌های ژان پل سارتر
تهوع
تهوع ـ این مجسمه مسیح را که از پوست حیوان ساخته‌اند دیده‌اید؟ آقا، کتاب خیلی جالبی هست درباره مجسمه‌‌هایی که از پوست حیوان و حتی از پوست انسان ساخته شده‌اند. مجسمه عذرای سیاه‌پوش را چطور؟ در بورگس نیست؟ در ساراگوس است؟ ولی شاید یکی هم در بورگس باشد؟ زائران می‌بوسندش، مگر نه، منظورم همان است که در ساراگوس است. جای پایش ...
دوزخ
دوزخ این مجسمه این‌جاست، هر وقت نگاش می‌کنم می‌فهمم که توی جهنم هستم. همه چیز از قبل پیش‌بینی شده‌س. هیچ‌وقت باور نمی‌کردم که چه حرف‌هایی درباره این‌جا می‌زدن... جهنم پر از وسایل شکنجه‌س، یادتونه؟ ولی جهنم دیگرانند... جهنم شما هستید...
هم‌زاد (نمایش‌نامه در 8 صحنه)
هم‌زاد (نمایش‌نامه در 8 صحنه) علیرضا کوشک جلالی، نویسنده و کارگردان مقیم آلمان، و عضو کانون کارگردانان آلمانی (ZBF) است. اکثر کارهای جلالی به زبان آلمانی است. وی اولین نویسندة ایرانی است که جایزة نمایش‌نامه‌نویسی مردمی آلمان را برای نمایش‌نامة " با کاروان سوخته"- از آن خود کرده است. این نمایشنامه در شش شهر آلمان، سوئیس و اتریش روی صحنه رفته و جوایز متعددی را از ...
تعلیق
تعلیق در ساعت 15:30 دقیقه، ماتیو هنوز در مرز آینده‌ای وحشت‌ناک را انتظار می‌کشید، در ساعت 16:30 دقیقه میلان دیگر آینده‌ای نداشت. پیرمرد از جا برخاست، با پاهای خشکیده و گام‌هایی شمرده و موقر طول اتاق را پیمود و گفت: «آقایان!» و لبخند پریده‌رنگی زد. اسناد را روی میز گذاشت، اوراق را یکی یکی با مشت نیم‌بسته‌اش صاف کرد. میلان مقابل ...
خروج ممنوع (نمایش‌نامه‌ای در 1 پرده) نمایش‌نامه
خروج ممنوع (نمایش‌نامه‌ای در 1 پرده) نمایش‌نامه دارم بهش نگاه می‌کنم و می‌فهمم که تو جهنمم. من بهتون میگم. همه چیز از قبل برنامه‌ریزی شده. اونا می‌دونستن که من جلو این طاقچه می‌ایستم، وقتی دستام روی مجسمه‌س و همه این چشم‌ها دارن من رو نگاه می‌کنن. این چشم‌ها دارن من رو می‌بلعن... هاه! فقط شما دو تا اینجایین؟ من فکر نمی‌کردم... کباب شدن روی سیخ رو یادتون ...
مشاهده تمام رمان های ژان پل سارتر
مجموعه‌ها